جمعه 30 شهریور 1403 - 09:19

کد خبر 56885

دوشنبه 25 اردیبهشت 1402 - 09:46:00


سرمقاله اعتماد/ دیپلماسی علمی، راهی برای گشایش چالش‌های ایران


اعتماد/ « دیپلماسی علمی، راهی برای گشایش چالش‌های ایران » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته مهدی زارع است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

 دیپلماسی علمی می‌گوید که در روابط بین‌المللی همکاری علمی می‌تواند روابط بین کشورها را تقویت کند، چراکه تسهیل همکاری می‌تواند پل‌هایی ایجاد کند و بر رفتار دولت‌ها اثر بگذارد. به این ترتیب، دیپلماسی علمی به عنوان نوعی «قدرت نرم» عمل می‌کند. اثر رویدادهای مهمی مانند توافق هسته‌ای ایران -  برجام 2015 - همه‌گیری کووید 2020-2022 بر پایه دیپلماسی علمی به وضوح قابل مشاهده است.  در 20 جولای 2015، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 2231 (2015) را در مورد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مورد توافق ایران و E3/EU+3 به تصویب رساند. این قطعنامه برجام را تایید می‌کند، معافیت‌های خاصی را از اقدامات محدودکننده موجود مجاز می‌داند و زمانبندی و تعهداتی را که باید توسط همه طرف‌ها برای خاتمه دادن به اقدامات محدودکننده علیه ایران انجام شود، تعریف می‌کند.  مرحله بعدی برجام، روز انتقال است که 8 سال پس از روز پذیرش (یعنی در سال 2023) یا زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به این نتیجه گسترده‌تر رسیده باشد که تمام مواد هسته‌ای باقیمانده در ایران برای فعالیت‌های صلح‌آمیز است - هر کدام زودتر باشد-  برگزار می‌شود. این امر موجب لغو باقیمانده تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای، محدودیت‌های موشک‌های بالستیک و نامگذاری‌های مرتبط می‌شود. در نهایت، در روز پایان کار که 10 سال پس از روز پذیرش (یعنی در سال 2025) رخ می‌دهد، اقدامات باقیمانده اتحادیه اروپا خاتمه می‌یابد، شورای امنیت سازمان ملل بررسی موضوع هسته‌ای ایران را به پایان می‌رساند و   قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل (2015) خاتمه می‌یابد.  در 8 مه ‌2018، ترامپ رییس‌جمهور ایالات متحده خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را اعلام کرد. بنابراین، از تاریخ 9 مه، ایالات متحده در هیچ فعالیت یا نشست مرتبط با برجام شرکت نمی‌کند. در 21 دسامبر 2020، شرکت‌کنندگان برجام در سطح وزیران چشم‌انداز بازگشت ایالات متحده به برجام را تایید و بر آمادگی خود برای رسیدگی مثبت به این موضوع در یک تلاش مشترک تاکید کردند.   دانشمندان از پاییز 1945 در سیاست بین‌المللی تسلیحات اتمی درگیر شده‌اند، زمانی که بازماندگان پروژه منهتن به رهبری دکتر جی رابرت اوپنهایمر فیزیکدان سرشناس تلاش کردند دولت امریکا را متقاعد کنند که امنیت جهانی به کنترل بین‌المللی مواد شکافت‌پذیر وابسته است. در دهه‌های 1950 و 1960، سیاستگذاران ایالات متحده نقش رسمی‌تری را برای دانشمندان در روابط بین‌الملل تجربه کردند و وابسته‌های علمی و مشاوران فنی را در سفارتخانه‌های کلیدی به کار گماردند. دانشمندان امریکایی در مذاکراتی که پیمان قطب جنوب در سال 1959، معاهده منع آزمایش جزیی در سال 1963، معاهده محدودیت تسلیحات استراتژیک (SALT I) در سال 1972 و موارد مهم دیگری مانند توافقنامه هسته‌ای با ایران – برجام 2015-بود، شرکت کردند. فضانوردان امریکایی پس از لنگر انداختن کپسول‌های آپولو و سایوز در جولای 1975، با همتایان شوروی خود در فضا دست دادند. ارنست مونیز، وزیر انرژی امریکا و علی‌اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران در سال 2015، برای بحث در مورد سانتریفیوژها ساعت‌ها با هم گفت‌وگو کردند که به رسیدن به توافق میان گروه 1+5 و ایران بسیار کمک کرد.  در زمان همه‌گیری کرونا، واکسن روسی اسپوتنیک (که خود به نام پیروزی علمی برجسته شوروی نامگذاری شد) در روسیه با کیفیت بالایی تولید و به کشور‌های مختلف دنیا صادر شد.  به‌رغم ماهیت علمی رویدادهایی مانند همه‌گیری کووید-19 و بحران اقلیمی و گرم شدن زمین، واکنش عمومی و دولتی اغلب «علم» را در دل سیاست قرار می‌دهد. این مشکلات تغییر رویکرد اتخاذ شده به سمت دیپلماسی علمی را ضروری می‌کند. اگرچه به نظر می‌رسد که دیپلماسی علمی با چالش‌های گوناگونی مواجه است، اما همچنان می‌تواند نقش کلیدی ایفا کند. توافق هسته‌ای برجام، همه‌گیری کووید و بحران تغییر اقلیم نشان داده است که علم در دنیای مدرن به‌طور فزاینده‌ای اهمیت پیدا می‌کند و مشکلاتی هستند که بدون توجه به مرزها یا منافع ملی، کل جهان را تحت اثر قرار می‌دهند. دیپلماسی علمی با در اختیار داشتن بخش کلیدی راه‌حل این مشکلات و با تاکید بر همکاری فرامرزی، موقعیت منحصربه‌فردی را برای ایفای نقش ستاره در سال‌های آتی دارد. مشروط بر اینکه خود را با شرایط متغیر ژئوپلیتیک تطبیق دهد. دورانی که علم بین‌الملل بدون توجه عمده به صحنه سیاسی کار می‌کرد، گذشته است. در عوض، به نظر می‌رسد علم به‌طور فزاینده‌ای در اطراف بلوک‌های سیاسی ادغام می‌شود به جای آنکه کاملا آزادانه عمل کند. سال‌هاست که دریافت هر نوع دستگاه در حوزه زلزله‌شناسی در ایران در حوزه کالاهای تحریمی از طرف امریکا – به دلیل احتمال کاربرد دوگانه!- قرار گرفته است. پذیرش واکسن‌های کووید نشان می‌دهد که چگونه امر دیپلماسی علمی ممکن است موفق شود، در حالی که کشورها ترجیح می‌دهند واکسن‌های خاصی را مجاز کنند، معمولا واکسن‌هایی که خودشان یا کشورهای دوست آنها ساخته‌اند، در حالی که سایر کشورها، مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه دسترسی محدودی به فناوری تولید این واکسن‌ها دارند. همان‌طور که جامعه علمی از نظر سیاسی دوقطبی می‌شود و با کاهش همکاری بین کشورهای رقیب، بلوک‌های سیاسی مختلف شاهد بروز اختلافات در حوزه علمی در نوعی «ناسیونالیسم علمی» هستند.  این تغییر پیامدهایی بر نحوه اجرای دیپلماسی علمی خواهد داشت. پتانسیل علم برای آشتی دادن ملل متخاصم به‌طور اجتناب‌ناپذیری کاهش می‌یابد. توسعه علم به نوعی با کاهش همکاری آسیب خواهد دید، همان‌طور که اکنون با از دست دادن دسترسی به دانشمندان و تحقیقات کشور‌های تحت تحریم قابل مشاهده است. رویدادهای تاریخی مانند توافقنامه برجام 2015 و مسابقه فضایی امریکا و شوروی در دهه‌های 60 تا 80 میلادی نشان داد که رقابت گاهی اوقات می‌تواند برای رشد علم مفید باشد.  عصر جدید دیپلماسی علمی این پتانسیل را دارد که روابط موجود را تقویت کند و کشورهای نزدیک را حتی بیشتر به هم نزدیک کند. به جای علم غیرسیاسی گذشته، علم به احتمال زیاد مشابه سایر ابزارهای موجود «قدرت نرم»، به عنوان راهی برای تاکید بر ارزش‌های خاص مشترک در راستای اهداف ملی کشور‌های مختلف استفاده خواهد شد. دوره جدید نشان‌دهنده پیوند بیشتری بین دیپلماسی و علم است که بسیاری از مشکلات دیپلماسی علمی را در سال‌های اخیر حل می‌کند.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط