صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

رژیم صهیونیستی با عملیات روانی به دنبال اختلاف‌ افکنی در جبهه مقاومت بویژه ایران است

طی روزهای گذشته و پس از شهادت شهید هنیه و سید حسن نصرالله متأسفانه برخی افراد به اسم انقلابی‌‌گری در حال متهم کردن مقامات نظام و فرماندهان نظامی به محافظه‌کاری هستند.
این افراد در حالی اقدام به چنین رفتاری می‌کنند که هم‌رزمان و برخی از فرماندهان و مقاماتی که متهم می‌شوند همین چند وقت اخیر به شهادت رسیده‌اند.
متأسفانه این اقدام زمانی بیشتر موجب تأسف می‌شود که برخی مجریان در صداوسیما هم همین اقدامات را انجام می‌دهند.
مسلما مطالبه‌گری و رجزخوانی برای دشمن اقدام درستی است؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که نباید این موضوع منجر به تضعیف روحیه فرماندهان و مقامات کشورمان شوند.
نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که باید بدانیم انقلابی‌گری به هیچ‌وجه به معنای اهانت، متهم کردن و تضعیف فرماندهان و مقامات کشور نیست، آن هم در زمانی که ما در یک جنگ تمام‌عیار با دشمن هستم.
مسلما جنگ ما با رژیم صهیونیستی برای امروز و دیروز نیست و تا نابودی این رژیم جنایتکار هم تمام نخواهد شد و مسلما نیروهای مقتدر مسلح کشورمان و نیروهای جبهه مقاومت انتقام جنایت‌های رژیم صهیونیستی را در زمان و مکان مناسب خود خواهند گرفت؛ اما نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است این فشارها، اتهام‌زنی‌ها و تضعیف‌ مقامات نظامی کشور کمکی به کیفیت انتقام نخواهد کرد.
نکته مهم دیگری که نباید فراموش شود این است که خیلی از کسانی که فرماندهان نظامی کشور را متهم می‌کنند، شناخت درستی از این فرماندهان ندارند.
متأسفانه کسانی از محافظه‌کاری مقامات نظامی کشور می‌گویند که حتی خیلی از آنها از ترس تعلیق نشدن اکانت یا صفحه مجازی خود جرأت نوشتن کامل کلمات را ندارند و کلمات را به صورت سانسور شده در صفحات مجازی خود می‌نویسند!
این افراد امروز کسانی را مورد هجمه قرار می‌دهند که همین چند وقت پیش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا از تلاش‌ها و موفقیت‌های آنها در قضایای اخیر صمیمانه قدردانی کردند و فرمودند: «به ‌لطف خداوند نیروهای مسلح چهره خوبی از توانایی‌ها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملت ایران در عرصه بین‌المللی را به اثبات رساندند.»
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با قدردانی از لحاظ شدن تدبیر در اقدامات نیروهای مسلح گفتند: «حوادث گوناگون با هزینه و دستاورد همراه هستند و مهم آن است که با تدبیر، از هزینه‌ها کاسته و بر دستاوردها افزوده شود و این کاری است که نیروهای مسلح در حوادث اخیر به خوبی انجام دادند.»

 لزوم بی‌توجهی به ادعاهای رسانه‌های معاند
یکی از نکات مهم دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد این است که شهادت و از دست دادن سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان اتفاق کوچک و غم کمی نیست، به‌هرحال جبهه مقاومت یکی از فرماندهان بزرگ و عزیز خود را از دست داده است؛ اما نباید احساس کنیم آنچه رسانه‌های معاند و غربی می‌گویند درست است، ما باید ببینیم که امروز رژیم صهیونیستی با تدابیر و حمایت‌های همین فرماندهان و مقامات کشورمان به همت تدابیر فرماندهان و نیروهای جبهه مقاومت نسبت به چندین سال قبل خود در چه وضعیتی قرار داد و اینکه به‌هرحال امروز جبهه مقاومت در حال یک جنگ تمام‌عیار با رژیم صهیونیستی، آمریکا و غرب است، ولی آنچه مهم‌تر است این است که قطعا با ترور فرماندهان جبهه مقاومت کار این جبهه تمام نمی‌شود و نیروهای مقاومت با فرماندهان جدید خود با قدرت به مسیرشان ادامه خواهند داد.
اگرچه فقدان شخصیت ارزشمندی مانند سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه جبران‌ناپذیر است؛ اما تجربه نشان داده حزب‌الله لبنان و در کل جبهه مقاومت قائم به شخص نیست و هر زمانی که یکی از فرماندهان جبهه مقاومت به شهادت رسیده، فرماندهان جدید مقاومت با قدرت بیشتری به مسیر خود ادامه داده‌اند.

اسرائیل در باتلاق بحران‌ها 
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد این است که امروز جمهوری اسلامی به واسطه فرماندهان شجاع و قدرتمند خود و همچنین نیروهای پر توان جبهه مقاومت توانسته در مقابل رژیم صهیونیستی و قدرت‌های بزرگ غربی و آمریکایی که از این رژیم حمایت می‌کنند بایستد و آنها را با بحران‌ها و چالش‌های بسیاری مواجه کند.
پس از شهادت سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه مطالباتی درباره انتقام از رژیم صهیونیستی مطرح شد. در این رابطه باید گفت که قطعا و بدون شک جمهوری اسلامی، جبهه مقاومت و به خصوص حزب‌الله لبنان در زمان و مکان مناسب، انتقام جنایت‌های رژیم صهیونیستی را خواهند گرفت؛ اما نکته مهم‌تر که باید به آن توجه کرد این است که این اقدام نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و اتخاذ تدابیر لازم است و نباید به گونه‌ای عمل کرد که نتیجه آن به میزان لازم نباشد، جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت هم نشان داده‌اند که در این مسیر کوتاه نخواهند آمد.
اگر نگاهی به بحران‌هایی که رژیم صهیونیستی طی سال‌های گذشته با آن مواجه شده بیندازیم متوجه می‌شویم که فرماندهان و نیروهای جبهه مقاومت چگونه توانستند صهیونیست‌ها را با چالش و مشکل مواجه کنند.

بحران‌ اقتصادی
یکی از بحران‌هایی که صهیونیست‌ها با آن مواجه شده‌اند، بحران اقتصادی است، امروز افزایش کسری بودجه، افزایش تورم و تأخیر در کاهش نرخ بهره، همگی بحران‌هایی هستند که در اراضی اشغالی انباشته شده‌اند و این بحران‌ها باعث شده‌اند که رژیم صهیونیستی در سایه جنگ در مسیری به سوی فاجعه اقتصادی قریب‌الوقوع قرار بگیرد.
اقتصاد رژیم اسرائیل در حال حاضر وارد گردابی شده که فرار از آن دشوار است؛ افزایش کسری بودجه منجر به افزایش بدهی می‌شود و این مسأله کاهش رتبه اعتباری را به همراه دارد و خود به معنای جهش نرخ بهره اوراق قرضه دولتی و افزایش مخارج دولت است و در نتیجه این اتفاق منجر به بازگشت به مسیر کسری بودجه، افزایش تورم، کاهش حجم سرمایه‌گذاری و کاهش رشد اقتصادی خواهد شد.

بحران انرژی
یکی دیگر از بحران‌هایی که امروز رژیم صهیونیستی با آن به واسطه اقدامات جبهه مقاومت مواجه شده، بحران انرژی است و رژیم صهیونیستی در آستانه بحران انرژی قرار دارد که این بحران می‌تواند به کاهش سرمایه‌گذاری‌های خارجی و اختلال در فعالیت‌های اقتصادی منجر شود و درعین‌حال، تهدیدی برای آمادگی نظامی آن به حساب آید.
نشریه یدیعوت آحارونوت وضعیت اقتصاد اسرائیل را یک پیشافاجعه توصیف کرده است. نسبت بدهی عمومی صهیونیست‌ها به تولید ناخالص ملی به آستانه ۷۰ درصد رسیده است.
برای رئیس بانک مرکزی و دیگر مسئولان اقتصادی این رژیم راهی جز هشدار دادن نسبت به اتمام وقت و ضرورت اجرای تدابیر فوری باقی نمانده است؛ اما از سوی دیگر نتانیاهو به هیچ‌یک از اهداف خود از جمله نابودی حماس نزدیک هم نشده است.
از سوی دیگر یمن نیز با متوقف کردن کشتی‌های صهیونیستی، ضربه مهلک دیگری به این رژیم وارد کرده که در بلندمدت نیز کار این رژیم را سخت‌تر خواهد کرد؛ چه اینکه ائتلاف آمریکا و غرب برای مقابله با این موضوع به هیچ‌وجه راهگشا نبوده است. هزینه‌های جنگ قطعا بر زندگی شهرک‌نشینان نیز تأثیر گذاشته و قرار است مالیات‌ها در سرزمین‌های اشغالی افزایش یابد تا هزینه جنگ جبران شود.

تنگنای صهیونیست‌ها در مواجهه با محور مقاومت 
رژیم صهیونیستی با وجود بمب‌هایی که بر سر مردم غزه ریخته است و کشتار هزاران فلسطینی هنوز نتوانسته به اهداف خود در این باریکه برسد. رژیم اسرائیل به ازای هر فلسطینی ۳۶ کیلو بمب روی غزه فرو ریخته و میزان بمب‌هایی که ریخته شده از بسیاری از جنگ‌ها مانند جنگ آمریکا در افغانستان و هیروشیما بیشتر است. با این وجود نه‌تنها حماس در غزه نابود نشده، بلکه گردان‌های این محور هر روز در حال گرفتن تلفات از ارتش اسرائیل هستند.
رسانه‌های اسرائیلی با اشاره به کشته شدن ۸ سرباز اسرائیلی در هفته گذشته، وضعیت در محور «نتزاریم» را «خطرناک» خواندند. ارتش رژیم صهیونیستی برای ایجاد گذرگاه «نتزاریم» که مناطق شمالی نوار غزه را از مناطق جنوبی آن جدا می‌کند، تلاش کرد؛ اما حالا اخبار و اطلاعات واصله نشان می‌دهد رژیم اسرائیل دستاورد چندانی در این خصوص کسب نکرده است.
از سوی دیگر اضافه شدن کرانه باختری نیز به میدان جنگ فلسطین مشکلات تل‌آویو را بزرگ‌تر کرده است. با بالاگرفتن حملات صهیونیست‌ها به کرانه باختری و اردوگاه‌های فلسطینیان «ایمن الصفدی»، وزیر خارجه اردن هشدار داده که این کشور هر گونه تلاش برای کوچاندن فلسطینیان ساکن کرانه باختری به سمت اردن را به مثابه اعلان جنگ تلقی می‌کند.
نکته قابل‌توجه اینکه نتانیاهو در غزه نتوانست دستاوردی به دست آورد و حالا به سمت کرانه باختری جنگ را گسترش داده که این موضوع نیز با توجه به افزایش نفوذ حماس در این بخش، مشکل را بزرگ‌تر می‌کند. در کرانه باختری سه میلیون نفر زندگی می‌کنند که مدیریت آن در اختیار تشکیلات خودگردان است و توسط «محمود عباس» اداره می‌شود؛ اما با اقدامات صهیونیست‌ها حالا جبهه دیگری در این حوزه باز شده است.
صهیونیست‌ها سعی کردند در آتشی که می‌سوزند دیگران را نیز درگیر کنند، ازاین‌رو اقداماتی را علیه سوریه و لبنان شروع کردند. در این حین حزب‌الله لبنان به‌عنوان یک بازیگر قدرتمند، سد راه صهیونیست‌ها قرار گرفت و متعاقب آن یمن نیز راه دریا را روی کشتی‌های این رژیم بست. گروه‌های شبه‌نظامی در عراق نیز اقداماتی علیه این رژیم انجام دادند و با توجه به درگیری ایران و رژیم اسرائیل که اوج آن در ماجرای عملیات «وعده صادق» به وجود آمد، ضعف صهیونیست‌ها بیش از پیش در مواجهه با محور مقاومت که از هر سو این رژیم را احاطه کرده است، مشخص شد. رژیم صهیونیستی در تنگنای جدی و مستمر مقابله با محور مقاومت قرار دارد که قطعا این رژیم را به‌طور مداوم با چالش روبه‌رو می‌کند. کمااینکه لبنان با عملیات‌های موشکی و پهپادی مختلف، نقاط حساس و استراتژیک نظامی این رژیم را هدف قرار داده است.
در مقابل کسانی که به اسم انقلابی‌گری معتقدند که فرماندهان و مقامات کشور محافظه‌کار شده‌اند کسانی هم هستند که رژیم صهیونیستی را یک رژیم قدرتمند می‌بینند و می‌گویند که ما می‌گفتیم توان مقابله با اسرائیل را نداریم و باید سازش کنیم و... 
در این‌باره باید گفت که این دو رویکرد هر دو خطرناک است و هر دو موجب تضعیف جبهه خودی و فرماندهان ما و همچنین موجب خالی کردن دل مردم می‌شود.

در این‌باره بد نیست که ما به صورت دقیق، مسائل را مشاهده کنیم و واقعیت میدان را ببینیم.
برخی معتقدند که رژیم اسرائیل یک نیروی هوایی قوی دارد. بله، نیروی هوایی رژیم صهیونیستی رکن اساسی ارتش این رژیم بوده به‌نحوی‌که تا الان بیشترین عملیات‌های نظامی علیه مردم غزه توسط نیروی هوایی رژیم اسرائیل صورت گرفته است؛ اما واقعیت این است که با گذشت بیش از حدود یک سال از جنگ غزه، نیروی هوایی ارتش اسرائیل هنوز نتوانسته حماس را نابود کند. همین امر به معنی ناکارآمدی نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در مقابل شبکه تونل‌های پراکنده مقاومت غزه است. در واقع بمباران‌های شبانه‌روزی رژیم اسرائیل، در عمده موارد تجمعات مردمی و غیرنظامیان را هدف قرار داده و به واسطه تونل‌های زیرزمینی مقاومت نتوانسته نسبت به هزینه‌های سنگین این نیرو، کارآمدی حداکثری در میدان رزم داشته باشد.
عملیا‌ت‌های تروریستی به‌عنوان ابزاری در پنجه‌های رژیم صهیونیستی، عمدتا زمانی به‌کارگیری می‌شود که این رژیم در موقعیت ضعف قرار دارد. ازاین‌رو صهیونیست‌ها از این ابزار ناجوانمردانه برای فرار از میدان جنگ رودررو استفاده می‌کنند. بااین‌حال، اقدام متقابل مقاومت با راهبرد چشم در برابر چشم، عملا استفاده از ترور را برای رژیم صهیونیستی محدود کرده و سران این رژیم را برای استفاده از این ابزار در محدودیت‌های شدیدی قرار می‌دهد. همان‌طور که عملیات وعده صادق، رژیم صهیونیستی را برای ادامه‌ ترور شخصیت‌های ایرانی با محدودیت مواجه کرد، عملیات اربعین و سلسله عملیات‌های پس از آن نیز، ماشین ترور رژیم صهیونیستی را کُند کرده است. فارغ از بزدلانه بودن اقدامات تروریستی رژیم اسرائیل، هر عملیات تروریستی که از سوی رژیم صهیونیستی انجام می‌شود، نیاز به صرف هزینه و وقت زیادی دارد که خود این امر نیز رژیم اسرائیل را با محدودیت‌های بیشتری برای استفاده از تروریسم مواجه می‌کند.
قدرت اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که همواره از آن به‌عنوان چشمان بیدار موساد یاد می‌شود نیز وابسته به چتر اطلاعاتی کشورهای منطقه، آمریکا و ناتو است. در صورتی که هر یک از این کشورها از ارائه خدمات اطلاعاتی به رژیم صهیونیستی سر باز بزنند، از قدرت اطلاعاتی صهیونیست‌ها چیزی جز شبکه‌های جاسوسی و تروریستی پراکنده در جغرافیای منطقه باقی نمی‌ماند.

اما در مقابل جبهه مقاومت نیز از مزیت‌هایی در مقابل رژیم صهیونیستی برخوردار است که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم:
1: عمق راهبردی مقاومت، تا کرانه باختری و غزه امتداد یافته و آتش موشک‌های جبهه مقاومت را کنار گوش صهیونیست‌ها آورده است. تا حدی که رژیم صهیونیستی برای جنگیدن با رزمندگان مقاومت ناچار است در مرزهای خود یا در سرزمین‌هایی که سال‌ها پیش اشغال کرده است، روبه‌رو شود.
2: عملیات روانی یک مزیت نسبی مهم برای مقاومت است. جبهه مقاومت در هر رویارویی با دشمن صهیونیستی، همواره فشار روانی به افکار عمومی جامعه‌‌ حساس صهیونیستی را اجرا کرده و ارتش این رژیم را با تعلیق‌های زمانی در فرسایش قرار داده است. امری که موجب وحشت فزاینده در شهرهای این رژیم و خستگی مفرط در ارتش صهیونیستی می‌شود.
3: مواجهه چند جبهه‌ای با رژیم صهیونیستی از دیگر مزیت‌های محور مقاومت است. مقابله‌ هماهنگ و منسجم از چند جبهه از سوی مقاومت، از یک طرف موجب فرسودگی تدریجی ارتش و قدرت پدافندی رژیم شده و از سوی دیگر، با توزیع ارتش صهیونیستی و موزاییکی شدن توان نظامی رژیم، آسیب‌پذیری آن به شدت بالا می‌رود.
4: ساختار مردمی جبهه مقاومت، مهم‌ترین نقطه قوت این جبهه است؛ زیرا اولا مقاومت به واسطه درهم‌تنیدگی با مردم مسلمان منطقه خود را بازتولید می‌کند. ثانیا ایده مقاومت و مبارزه با صهیونیسم به وسعت کشورهای مسلمان توسعه پیدا می‌کند. از طرفی هر شهید از جبهه مقاومت، نه‌تنها موجب شوق بیشتر در دل رزمندگان شده، بلکه ده‌ها نفر مثل خود را به میدان می‌آورد؛ برعکس جامعه صهیونیستی که هر کشته برابر است با یک بحران داخلی از سوی خانواده آنها و هر گلوله‌ای که به سرزمین‌های اشغالی وارد می‌شود، از آن طرف یک اشغالگر را بیرون می‌راند.