این‌کتاب دربرگیرنده شرح زندگی ابراهیم خلج است که در خانواده‌ای مذهبی در قزوین به دنیا آمد. پس از انقلاب ابراهیم در جنگ ایران علیه عراق حاضر شد و در لشکر ۲۷ رسول الله (ص) مشغول به خدمت شد. در اسفند ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ ابراهیم شیمایی شد پس از مدتی استراحت در خانه دوباره به جبهه بازگشت. در عملیات رمضان وقتی همه فکر می‌کردند ابراهیم شهید شده، در بیمارستان بقایی اهواز جسم مجروحش پیدا و این قصه نقل شد که ابراهیم همیشه تا مرز شهادت می‌رود، اما از نیمه راه برمی‌گردد.

فرمانده گروهان قیس بن مسهر بعد از چند ماه دوری از جبهه و جنگ دوباره به صحنه بازگشت و حالا فرمانده‌ای کارکشته بود که دشمن را خوب می‌شناخت و بچه‌های جنگ هم او را به عنوان یک فرمانده منضبط و سختگیر می‌شناختند. او در جبهه گیلان غرب در عملیات مسلم بن عقیل شرکت کرد و در این عملیات هم نصیبش مجروحیت بود و انتقال به عقب. پایش مجروح و به اصفهان منتقل می‌شود. پس از مدتی هم با همان پایی که کاملاً التیام نیافته بود به جبهه بازگشت.

آذر ماه سال ۶۵ در پادگان دوکوهه خبرهایی بود و تب و تابی که نیروها را به جنب و جوش واداشته بود. نظم و انضباطی که فرمانده جوان پیاده کرده بود، نشان از روزهای دشوار جنگ داشت و رزمندگانی که باید آماده می‌شدند.
فروردین ۶۷ همه برای عملیات بیت‌المقدس چهار آماده می‌شدند و ابراهیم خلج در دربندی‌خان عراق از ناحیه پهلو مجروح شد و در حالی که هم‌رزمانش تصور می‌کردند این‌مجروحیت هم مانند مجروحیت‌های دیگر اوست، به شهادت رسید.

«قربانگاه ابراهیم» درباره زندگی این‌شهید در ۵ بخش با عناوین «پله اول؛ در بند دل»، «پله دوم؛ دربند خشاب»، «پله سوم؛ در بند زخم»، «پله چهارم؛ در بند خاکریز»، «پله پنجم؛ رهایی» تدوین شده است.

این‌کتاب با ۱۶۰ صفحه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان عرضه شده است.