شنبه 10 آذر 1403 - 08:13

کد خبر 678995

دوشنبه 07 آبان 1403 - 08:35:00


مروری بر سریال هایی با موضوع بچه‌دزدی و گروگان‌ گرفتن بچه‌ها


فیلم نیوز/ سوژه بچه‌دزدی، گروگان‌گیری و درخواست پول‌های کلان برای آزادی آنها بدون دخالت پلیس، بارها و بارها در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف تکرار شده است؛ سوژه‌ای تکراری اما جذاب که در صورت قرار گرفتن در قالب ایده‌ای متفاوت و پرداخت دقیق و قدرتمند می‌تواند به خلق آثار مهمی تبدیل شود. این روزها سریال «بازنده» به کارگردانی امین حسین‌پور با همین موضوع در پلتفرم فیلیمو منتشر شده و با استقبال زیادی روبه‌روست.
 به بهانه استقبال زیاد از سریال «بازنده» نگاهی داریم به آثار مهمی که در این چند دهه با سوژه بچه‌دزدی در سینما، تلویززیون و شبکه نمایش خانگی ساخته شده‌اند.

بازنده | امین حسین‌پور | 1403
«بازنده» یکی از مهمترین سریال‌های این روزهای شبکه نمایش خانگی است. داستان از ربوده شدن یک فرزند یک‌سال‌ونیمه شروع شده. پدر و مادر به مهمانی خانه همسایه‌ رفته‌اند و وقتی به خانه برمی‌گردند خبری از بچه‌شان نیست. حالا پای معادلات پیچیده و مهمی به میان می‌آید. از یک سو پیشینه بیماری روانی مادر و همچنین قتل یک نوجوان توسط او می‌تواند این ذهنیت را ایجاد کند که مادر بچه‌اش را سربه‌نیست کرده است. از سوی دیگر پدر بچه مشکلات مالی زیادی دارد و این احتمال وجود دارد که بچه‌ را خودش دزدیده باشد تا با صحنه‌سازی از مادرزنش پول بگیرد. از سوی دیگر رفتار مرموز پدرناتنی مادر بچه هم ذهن‌ها را به سمت مقصر بودن او می‌برد. کنار همه اینها زن همسایه روبه‌رویی است که رفتار مشکوکی دارد و می‌شود او را هم مظنون این پرونده دانست و همچنین پرستاری که غیب شده و رفتار او هم عجیب به نظر می‌رسد. همه این موارد باعث می‌شود ماجرای ربوده شدن بچه مدام پیچیده‌تر شود و در هر قسمت ذهن‌ها به سمت‌وسوی دیگری برود و بر تعداد مظنونین اضافه شود. «بازنده» یکی از معمایی‌ترین و پیچیده‌ترین سریال‌هایی است که با موضوع ربوده شدن یک کودک ساخته شده است.

پوست شیر | جمشید محمودی | 1401
در سریال «پوست شیر» ماجرای اصلی با دزدیده شدن دختر مردی به نام نعیم شروع می‌شود؛ مردی که سال‌های مهم عمرش را پشت میله‌های زندان سپری کرده و تمام فکرش دیدار مجدد با دخترش بوده است. بعد از آزادی تمام تلاشش را می‌کند تا بتواند دل دخترش را به دست بیاورد و درست در روزی که دخترش را به سفر می‌برد، در میانه راه او را می‌دزدند. با اینکه برای قتل دخترش در آگاهی پرونده تشکیل می‌دهند و روال قانونی یافتن معمای قتل توسط پلیس جنایی در جریان است اما حس می‌کند از راه قانون به این سادگی‌ها نمی‌تواند به قاتل دخترش برسد. او بعد از دریافت فیلم آزار و اذیت دخترش، طغیان می‌کند و دیگر حاضر نیست یک لحظه هم برای انتقام تردید کند. او مثل قیصر به میدان میدان می‌آید تا خودش رباینده دخترش را پیدا کند و از او انتقام بگیرد. نهایتا متوجه می‌شود که ماجرا به اتفاقی در گذشتته ربط دارد و مردی که سال‌ها قبل از سوی نعیم ضربه دیده است حالا تصمیم به ا نتقام گرفته و برای این کار سراغ دختر او رفته است. نعیم نهایتا به دخترش می‌رسد اما این رسیدن زیاد طول نمی‌کشد چون دخترش درست داخل ماشین خودش هدف گلوله قرار می‌گیرد و می‌میرد. «پوست شیر» را می‌توانیم یک جور قیصر دوران جدید بنامیم. آنچه باعث شد ماجرای ربایش فرزند در این سریال جذابیت زیادی داشته باشد توانایی کارگردان در بحرانی کردن شرایط و از جان گذشتگی نعیم برای انتقام است.

گورکن | کاظم ملایی | 1398
در فیلم «گورکن» به کارگردانی کاظم ملایی محور اصلی داستان با ربوده شدن یک پسر دبستانی آلبینیسم شکل می‌گیرد. پسری که نزد مادرش زندگی می‌کند و یک روز بعد از مدرسه به خانه برنمی‌گردد. پدرش سراغش را می‌گیرد و همه درگیر پیدا کردن نشانی از او می‌شوند. پدر و مادر حاضر می‌شوند با افرادی که ادعا می‌کنند پسرشان را ربوده‌اند همکاری کنند و حتی بیت‌کوین‌هایی را که آنها درخواست می‌کنند می‌پردازند تا پسرشان صحیح و سالم نزدشان برگردد. بعدتر که اوضاع رابطه‌شان بهتر می‌شود فایلی را روی صفحه کامپیوتر پسر می‌بینند و متوجه می‌شوند خودش با همراهی یکی از دوستانش نقشه دزدی‌اش را عملی کرده‌ است. درواقع ماجرای آدم‌ربایی درمیان نبوده و پسر فقط می‌خواسته بداند برای والدینش چقدر اهمیت دارد و باعث نزدیکی بیشتر آنها بهم شود. «گورکن» فیلم ساده‌ای است و شاید حتی مخاطبانش را به این نتیجه برساند که کارگردان آنها را سر کار گذاشته است اما معنای مدنظر کارگردان و همچنین آمیخته کردن آن با دغدغه‌های نسل جدید از نکات قابل‌قبول فیلم به حساب می‌اید.

هزارتو | امیرحسین ترابی | 1397
همه‌ چیز با گم شدن یک کودک شروع می‌شود. مردی که برای خرید به یک فروشگاه بزرگ رفته بدون بچه به خانه برمی‌گردد و اعلام می‌کند پسرش گم شده است. از اینجاست که پای اختلافات قدیمی به میان می‌آید و کم کم شخصیت‌های فرعی به عنوان حامی روانه داستان می‌شوند. در مسیر گشتن به دنبال کودک است که رازهای پنهان شده یکی یکی سر باز می‌کنند و متوجه می‌شویم دوست صمیمی زن رابطه‌ای پنهانی با همسرش دارد گم شدن بچه هم در ارتباط مستقیم با همین رابطه پنهانی بوده است. درواقع دایی بچه از بی‌توجهی پدرش سوءاستفاده می‌کند تا پولی به جیب بزند. از ابتدا تا انتهای فیلم شخصیت‌های اصلی دنبال بچه می‌گردند و پای پلیس به میان می‌اید. التهابی که در پس این مسئله وجود دارد روی کل فیلم سایه می‌اندازد و نهایتا در سکانس پایانی ما جسد پسربچه‌ را در حالی می‌بینیم که در جایی حبس شده است. این فیلم بسیار با «همه‌می‌دانند» اصغر فرهادی مقایسه شد و خیلی‌ها معتقد بودند کارگردان از همه‌لحاظ تحت تاثیر آن فیلم بوده است. خیانت، دروغ، بی‌اعتمادی از سوی نزدیک‌ترین افراد زندگی، مسئله مهمی بود که در این فیلم به آن پرداخته شد.

همه می‌دانند | اصغر فرهادی | 1397
داستان فیلم با یک مراسم عروسی و فضای پر از شادی و رنگ و حال خوش شروع می‌شود. اواسط عروسی زمانی که همه سرشان گرم مهمانی است، ایرنه، دختر لوراا که خواهرزاده عروس است، ربوده می‌شود. تا پایان فیلم همه به دنبال این هستند که هرطور شده ایرنه را پیدا کنند. در این بین رازهای زیادی فاش می‌شود و ماجرا به رابطه قدیمی لورا با مردی به نام پاکو که هنوز در روستا زندگی می‌کند گره می‌خورد. پاکو متوجه می‌شود ایرنه دختر اوست و این احتمال به وجود می‌آید که دشمنان پاکو قصد ربودن دختر را داشته‌اند. نهایتا اما راز قتل دختر به ماجرای دیگری ربط پیدا می‌کند اما آنچه اهمیت دارد این است که بعد از پیدا شدن ایرنه، دیگر همه‌چیز مثل قبل باقی نمی‌ماند و زندگی پاکو و لورا و آرامشی که تا آن زمان داشته‌اند تحت تاثیر گره‌گشایی از رازهای زندگی‌شان قرار می‌گیرد. در این فیلم اصغر فرهادی رازها و مسائل پنهان را به عنوان اصل درنظر می‌گیرد و آنها را در بستر ماجرای ربوده شدن دختر پیش می‌برد.

خداحافظ بچه | منوچهر هادی | 1391
منوچهر هادی در ماه رمضان سال 1391 سریالی به نام «خداحافظ بچه» کارگردانی کرد؛ سریالی با بازی شهرام حقیقت‌دوست و مهراوه شریفی‌نیا. آنها زوجی بودند که نمی‌توانستند بچه‌دار شوند و از آنجایی که افراد خانواده و قوم‌شان اهمیت زیادی برای بچه قائل بودند نمی‌توانستند بی‌خیال بچه‌دار شدن بشوند. از آنجایی که مرد سابقه زندان داشت نمی‌توانستند بچه‌ای را به سرپرستی بگیرند و نهایتا تصمیم می‌گرفتند بچه‌ای را بدزند. آنها بچه‌ خانواده‌ای بدسرپرست را می‌دزدیدند اما به اشتباه مدرکی از خود به جا می‌گذاشتند که آنها می‌توانستند دنبال نشانی‌شان بگردند. این زوج با بچه به روستایشان سفر می‌کنند و به همه نشان می‌دهند بچه‌دار شده‌اند اما نهایتا صاحبان بچه سر می‌رسند و بچه‌شان را پس می‌گیرند. «خداحافظ بچه» سریال قابل‌قبولی نبود و می‌توانست در قالب یک تله‌فیلم خیلی سریع به پایان برسد. ماجراها چندان باورپذیر نبود و در طول زمان پخش با انتقادهای زیادی روبه‌رو شد. آن زمان خیلی‌ها معتقد بودند این سریال بیشتر از هرچیز برای معرفی موسسه رویان ساخته شده است.

عزیزم من کوک نیستم | محمدرضا هنرمند | 1380
در فیلم «عزیزم من کوک نیستم» به کارگردانی محمدرضا هنرمند، شخصیت اصلی فردی به نام حمید افشاری است و منشی دادگستری معرفی می‌شود. او به پسرش وعده خرید کامپیوتر می‌دهد اما پولش به خرید آن نمی‌رسد و از این بابت خجالت‌زده می‌شود. به همین دلیل هم تصمیم می‌گیرد با همراهی یک خلافکار، پسر یکی از مراجعین ثروتمند به دادگاه را گروگان بگیرد. آنها نقشه می‌کشند زمانی که سرایدار خانه پسر را از باشگاه تنیس به خانه می‌آورد و می‌رود در را باز کند، پسر را از جلو در بدزدند. افشاری با خانواده آنها تماس می‌گیرد و درخواست یک میلیون پول نقد در ازای آزادی فرزندش می‌دهد. پدر بچه که فکر می‌کند منظور او یک میلیون دلار است راهی بیمارستان می‌شود. نهایتا ساده‌دلی افشاری باعث می‌شود گروگان‌گیری به جایی نرسد و به زندان بیفتد. «عزیزم من کوک نیستم» یکی از ضعیف‌ترین فیلم‌های کارنامه محمدرضا هنرمند است. با این‌حال در نقد زندگی و مشکلات طبقه متوسط و ناتوانی‌شان در بهبود اوضاع زندگی موفق عمل می‌کند.

قربانی | رسول صدرعاملی | 1370
«قربانی» به کارگردانی رسول صدرعاملی با بازی داریوش ارجمند، ابوالفضل پورعرب و نسرین مقانلو است که موضوع آن هم با ماجرای بچه دزدی گره خورده است. ماجرا درباره مرد ثروتمندی به نام حاج‌نصرت است که پسر کوچکش حامد را بیشتر از بقیه فرزندانش دوست دارد. روزی عده‌ای ناشناس پسرش را در راه مدرسه می‌دزدند و برای برگرداندن آن پول می‌خواهند. خیلی زود مشخص می‌شود این آدم‌ربایی نقشه نزدیکان حاج‌نصرت بوده و می‌خواسته‌اند از علاقه او به فرزندش سواستفاده کنند. «قربانی» چهارمین فیلم کارنامه صدرعاملی بود و ابوالفضل پورعرب زمانی در فیلم «قربانی» بازی کرد که پیش از آن فقط تجربه بازی در فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی را داشت. جزو آثار ماندگار کارنامه صدرعاملی نیست و خیلی‌ها آن را به خاطر نمی‌آورند. 

دزد عروسک‌ها | محمدرضا هنرمند | 1368
یکی از اولین فیلم‌هایی که از دوران کودکی با موضوع دزدی بچه‌ها به خاطر می‌آوریم «دزد عروسک‌ها» به کارگردانی محمدرضا هنرمند است. ماجرا درباره مردی کلاه‌بردار و قلدر به نام خرخر است که مدام تغییر شکل می‌دهد و به شیوه‌های مختلف می‌خواهد پول‌های مردم را بالا بکشد. بچه‌های زنی که پولش را خرخر دزدیده تصمیم می‌گیرند با نقشه‌ای به محل زندگی او بروند. آنها در چنگال جادوگر وحشتناکی اسیر می‌شوند و بعدتر می‌فهمند همان خرخر است. تلاش می‌کنند هرطور شده خودشان را با عروسک‌هایشان از آنجا نجات دهند اما گنجو پسر این جادوگر به آنها سخت می‌گیرد و زندانی‌شان می‌کند. نهایتا نقشه آنها با کمک عروسک‌ها جواب می‌دهد و می‌توانند هویت واقعی خرخر را برملا کنند. در این فیلم با موضوع بچه‌ربایی به آن شکل مرسوم مواجه نیستیم. درواقع اینجا بچه‌ها خودشان برای کشف واقعیت به چنگال آدم‌رباها می‌روندد و گیر می‌افتند. «دزد عروسک‌ها» یکی از خاطره‌انگیزترین فیلم‌های کودکانه دهه شصتی است


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط