پنج‌شنبه 17 آبان 1403 - 13:38

کد خبر 691196

پنج‌شنبه 17 آبان 1403 - 10:54:46


گیر ندهید! دوره نوجوانی زمان کل‌کل کردن با فرزند نیست


جوان آنلاین/ اگر در دوران کودکی فرزند خود را در فضای امن عاطفی و روحی نگه داریم در نوجوانی نتیجه آن را برداشت خواهیم کرد، یعنی باید رفیق فرزند خود باشیم. او باید بتواند راحت با والدین خود گفتگو کند. برخورد قهری بی‌فایده است. باید از همان بچگی ترس را از او دور کرد. نباید شرایطی ایجاد کرد که فرزند به دلیل ترس از والدین دوری کند. وقتی می‌گوییم با فرزند خود دوست باشید یعنی رفتار درست مبتنی بر دوری از هرگونه واهمه و ترس 

سیدمجتبی حورایی، مشاور و کارشناس تربیتی و مدرس توسعه فردی می‌گوید: «نوجوان شما مثل فصل‌های سال هر روز یک روحیه دارد. کل‌کل نکنید و به او گیر ندهید، نادیده بگیرید و خود را به تغافل بزنید. هر قدر رفتار‌های تند والدین، نوجوان را از خانواده دورتر می‌کند در مقابل فضای امن، باعث گفتگو و تعامل و نزدیکی می‌شود.» مشروح گفته‌های این کارشناس در ادامه می‌آید. 
 
نوجوانی چیست و چه ویژگی‌هایی دارد که باید با آن آشنا شویم؟
نوجوانی یک مرحله گذار از کودکی به سمت جوانی بوده که بسیار قابل اهمیت است. در این مرحله گذار با بحرانی به نام بلوغ مواجه هستیم که دلایلی، چون ترشح هورمون‌ها، تغییر وضعیت ظاهری بدنی مثل تغییر صدا، رویش موی زائد و جوش‎‌های هورمونی باعث سردرگمی نوجوان می‌شود. شکل جدید باعث می‌شود خوشایند نوجوان نباشد و در این شرایط به دلیل سردرگمی، پریشانی هم به وجود می‌آید، مثل کسی که وارد یک کشور غریبه می‌شود که نه با جغرافیا آشنایی و نه به زبان تسلط دارد و همین باعث می‌شود پریشانی‌اش دوچندان شود. به این مثال دقت کنید که مصداق بارزی از تأثیر صمیمیت در دوران نوجوانی است. بر فرض یک فرد غریبه وقتی در جایی آشنا ببیند که هم صحبت و هم زبان باشد، او را در آغوش می‌کشد و خوشحالی و انرژی مثبت را از یکدیگر حس می‌کنند. گویی یک نفر پیدا شده که بیش از همه یکدیگر را درک خواهند کرد. در واقع آنچه بیشتر اهمیت دارد پذیرش نوجوان است، یعنی پدر و مادر درک کنند و اینگونه نشان دهند که هیچ اتفاقی نیفتاده است و روند عادی برای زندگی خود و او قائل شوند. نوجوان خود را بپذیرند. به او احترام بگذارند. دوره نوجوانی دوره کل‌کل کردن با آن‌ها نیست. نوجوانی مثل چهار فصل است و هر روز که از خواب بیدار شوند گویی در یک فصل جدید از سال هستند و همان حال و هوا و روحیه را دارند. یک روز خوشحال و یک روز ناراحت، یک روز گرم و پرحرارت و پر انرژی و روز دیگر سرد و بی‌روح و کم انرژی، یعنی احوالات او به دلیل شرایط نوجوانی تغییر می‌کند، در نتیجه هر چیزی در این شرایط باید طبیعی در نظر گرفته شود. والدینی که خوب نوجوان خود را درک نکنند و سرزنش‌های مکرر داشته باشند، باعث می‌شوند تا نوجوانشان از آن‌ها دور شود و احساس عدم شناخت و درک از سوی خانواده داشته باشد. درک شرایط بی‌قراری و ناسازگاری نیازمند احترام و محبت و به اصطلاح امروزی گیر ندادن به اوست. 

برخی خانواده‌ها اصلاً نمی‌دانند چگونه به نوجوان خود نزدیک شوند. والدین چگونه می‌توانند ارتباط توأم با اعتماد در کنار نوجوان خود داشته باشند و از همه مهم‌تر آیا لازم است در دوران کودکی رفتاری داشته باشند تا ثمره آن را درنوجوانی برداشت کنند؟
اگر در دوران کودکی فرزند خود را در فضای امن عاطفی و روحی نگه داریم در نوجوانی نتیجه آن را برداشت خواهیم کرد، یعنی باید رفیق فرزند خود باشیم. او باید بتواند راحت با والدین خود گفتگو کند. برخورد قهری بی‌فایده است. باید از همان بچگی ترس را از او دور کرد. نباید شرایطی ایجاد کرد که فرزند به دلیل ترس از والدین دوری کند. وقتی می‌گوییم با فرزند خود دوست باشید یعنی رفتار درست مبتنی بر دوری از هرگونه واهمه و ترس. والدین باید بستر گفتگو را برای فرزند خود فراهم کنند. هر قدر کودک و نوجوان در خانه و نزد والدین بیشتر احساس امنیت کند به آن‌ها نزدیک‌تر خواهد شد. ذات آدم‌ها اعتماد است. ما خودمان هم اگر با برخورد قهری مواجه شویم از آن فرد دوری می‌کنیم. رفتار باید به گونه‌ای باشد که حتی در شرایط بحرانی باز هم مأمن و پناه نوجوان، خانه و والدین باشند. مثلاً فرزند نوجوان اگر لب به سیگار زد با والدین خود درمیان بگذارد. بیان جملاتی مثل اینکه «تو غلط کردی» یا «چه کاری کردی؟» ناامنی به دنبال دارد. هرقدر رفتار‌های نابهنجار نوجوان را دورتر می‌کند در مقابل فضای امن باعث گفتگو و تعامل و نزدیکی می‌شود. نوجوانی فصل گذراست. والدین باید این فصل را تحمل کنند، نادیده بگیرند و گاهی خود را به تغافل بزنند. 

والدین معمولاً می‌پرسند ما به نوجوان خود چه بگوییم و چه پاسخی باید به آن‌ها داد؟
سؤال غلط است. «گفتن» نه، بلکه «شنیدن» مهم است. والدین باید درگیر «چه بشنویم» باشند نه اینکه «چه بگویند». ارتباط رفاقت گونه یعنی همین «شنیدن». جملاتی مثل اینکه «پسرم تعریف کن» و «دخترم بگو چه‌خبر؟». بگذاریم فرزندان ما با ما حرف بزنند و ما با علاقه گوش بدهیم. نکته اینجاست حتی شاید حرف او مورد تأیید ما نباشد، دوست نداشته باشیم و نگران هم بشویم، اما هر قدر حرف بزنند و شنیده شوند به نفع رابطه بین والدین و فرزندان است و به مرور نزدیک و نزدیک‌تر خواهند شد. 

یکی از معضلات والدین گروه‌های همسن و سال است، اما در خیلی از جمع‌هایی که پسران و دختران می‌خواهند قرار بگیرند خانواده‌ها دوست ندارند و ممانعت می‌کنند. نحوه تعامل باید چگونه باشد و آیا والدین باید کنترل‌گری داشته باشند؟
کنترل حتماً باید وجود داشته باشد و آزادی‌های بی‌قید و شرط مشکل‌ساز است. وقتی ما خودمان با فرزندمان دوست باشیم قدم اول را برداشتیم. با او به کافی شاپ برویم. قدم بزنیم و به پارک و سیما برویم، شبیه دوست و رفیقی که از کنار او بودن لذت می‌بریم. امروز والدین بنا به دلایل مختلف برای فرزند خود وقت نمی‌گذارند. والدین اول خود باید با فرزندشان دوست باشند. دائماً از دوستانش او را جدا می‌کنند و هشدار می‌دهند در حالی‌که از همان کودکی برای دوستیابی باید فرزند خود را در چرخه انتخاب درست بیندازند. وقتی والدین در اطرافیان، خانواده‌ای را موجه می‌دانند باید روابط خانوادگی خود را گسترش دهند و به انتخاب دوست فرزند خود کمک کنند نه اینکه مستقیم تذکر دهند. کسی که خود در سردرگمی است در سن نوجوانی نیز هم خود را و هم والدین را اذیت می‌کند. ما باید غیرمستقیم با نوجوان خود حرف بزنیم. قبل از چسبندگی صمیمانه فرزند نوجوان به حلقه دوستان غلط به ارتباط‌گیری درست او کمک کنیم، چراکه بعد از انتخاب، هشدار بی‌فایده است و نوجوان را دورتر می‌کند. ما معتقدیم قبل از ورود به فضای صمیمیت، از طریق دوست شدن با دوستان فرزند خود به ارتباط مفید و مؤثر رفاقت گونه کمک کنیم. هر چیزی قاعده‌ای دارد. دوران نوجوانی هفت سال دوم زندگی است و باید به جای اینکه قوانین خانه و خانواده را به فرزندمان اطلاع دهیم با خود او قوانین خانه و بیرون را خلق کنیم. 

یک نکته مهم اینجا به ذهن می‎رسد که آیا نظرات و رفتار دوگانه والدین در سبک تربیتی اثرگذار است؟
نکته بسیار مهمی است. وحدت رویه پدر و مادر همه ماجرای تربیتی است. فرزند ما به یک جشن تولد می‌خواهد برود، اما مادر یک حرف می‌زند و پدر حرف دیگر و مقابل فرزند کشمکش صورت می‌گیرد، درنتیجه این باعث می‌شود نوجوان از والدین چه پدر و چه مادر دور شود. نگاه نوجوان این است که والدینم تفاوتی ندارند و برای آن‌ها اینکه کجا باشم یا نباشم فرقی ندارد و صرفاً دنبال حرف خودشان به یکدیگر هستند. باید رویکرد والدین یکسان باشد یا در صورت تقابل و تفاوت، در مقابل فرزند بروز ندهند. 

صحبتی هم درمورد فضای آنلاین و مجازی با هم داشته باشیم. مشکلات زیاد و متنوعی در شرایط فعلی وجود دارد و به دلیل سیستم آموزشی و ضرورت‌های موجود هم استفاده از موبایل اجتناب ناپذیر شده است، بنابراین والدین چگونه باید همراهی کنند؟
استفاده از فضای مجازی زمان و اندازه دارد و اندازه داشتن بسیار قابل اهمیت است. والدین به شدت درگیر خود هستند و بنا به دلایل مختلف حتی خوش بینانه درگیر فضای مجازی شدند، یعنی معضل اول این است که کنترلی روی خود والدین وجود ندارد و باید برای استفاده از فضای مجازی ابتدا روش درست را به والدین تذکر داد. حتی اگر والدین نیاز ضروری به استفاده از تلفن دارند لااقل مقابل فرزند در کمترین حد ممکن استفاده کنند. افزون بر این والدین باید گرایش بازی فیزیکی را در فرزند خود ایجاد کنند و برای آن الزام داشته باشند. از کودکی به خصوص پسر‌ها باید ورزش و تحرک فیزیکی داشته باشند تا انرژی خود را تخلیه کنند. هر چقدر بچه‌ها به ورزش فیزیکی گرایش داشته باشند از بازی‌های مجازی بیشتر فاصله می‌گیرند. ما برای خانه ماندن بچه‌ها هیچ برنامه و نقشه‌ای نداریم جز فعل‌های منفی، در نتیجه بچه ناخواسته تمایل به بازی مجازی دارد، در حالی‌که ما باید برعکس عمل کنیم و تمایل و گرایش او را به سمت بازی واقعی و فیزیکی هدایت کنیم.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط