دوشنبه 05 آذر 1403 - 03:13

کد خبر 7408

چهارشنبه 09 فروردین 1402 - 19:30:00


مذاکرات احیای برجام و تغییر تاکتیک حریف در نیمه دوم


ایرنا/ متن پیش رو در «ایرنا» منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست.

مذاکره‌کنندگان هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران روز ۸ آذر ۱۴۰۰ و پس از نزدیک به ۸ ماه توقف گفت‌وگوها، با اعضای ۴+۱ دور یک میز نشستند اما با یک دستورکار جدید و مجموعه‌ای از خطوط و اصول غیرقابل عبور. «علی باقری کنی» و تیم همراهش مذاکرات را تا اسفند همان سال ادامه دادند. گفت‌وگوها از آن تاریخ به دلیل نبود اراده سیاسی از سوی آمریکا و طرف غرب، تا نخستین روزهای سال جدید از قرن جدید، متوقف باقی بماند. سیر گفت و گوهای رفع تحریم‌های غیرقانونی علیه مردم ایران در سال ۱۴۰۱ و موانع به نتیجه رسیدن آن، محور این گزارش است.

مروری بر روند مذاکرات در سالی که گذشت

سفر مسئول هماهنگ کننده مذاکرات هسته‌ای نخستین رویداد مذاکراتی سالی که گذشت، بود. «انریکه مورا» ششم فروردین ۱۴۰۱ در فرودگاه مهرآباد پیاده شد تا گفت‌وگوهایی را که از ۲۰ اسفند متوقف مانده بود، آغاز و با علی باقری مذاکره‌کننده ارشد ایران دیدار و درباره موضوعات مورد مناقشه گفت‌وگو کند. اهمیت این سفر را مقصد بعدی مورا دوچندان می‌کرد، مسئول هماهنگی مذاکرات روز بعد را قرار بود در واشنگتن و با مسئولان مذاکراتی آمریکایی سپری کند تا سرانجام مشخص شود کاخ سفید به طور دقیق دنبال چیست؟ موضع ارائه شده از سوی تهران در این سفر که در مقاطع دیگر هم تکرار شد، این بود: «در صورتی که طرف آمریکایی از واقع‌گرایی برخوردار باشد می‌توان به توافق دست یافت». جمهوری اسلامی ایران فقدان تصمیم سیاسی آمریکا برای رفع تحریم‌ها را مانع اصلی توافق در آغاز سال می‌دانست و اکنون در پایان سال شواهد نشان می‌دهد که در این زمینه محق بوده و آمریکا هنوز هم نمی‌داند درباره پرونده هسته‌ای، گفت‌وگوها، تحریم‌ها و اساسا جمهوری اسلامی ایران چه تصمیم خواهد گرفت.
خبرهای رسیده از مذاکرات برجامی در فروردین ضدونقیض و حتی سخن از قطعی شدن پیش‌نویس توافق بود و جنجال‌هایی هم آفرید. یکی از نمایندگان مجلس مدعی شد پیش‌نویس ۲۷ صفحه‌ای تدوین شده است که در آن خطوط قرمز جمهوری اسلامی رعایت نشده و قرار است خسارت جدیدی به منافع ملی وارد آورد! ادعایی که از سوی تیم مذاکره‌کننده تکذیب و تاکید شد در هیچ مذاکره و توافقی خطوط قرمز کشور نادیده گرفته نخواهد شد. ۲۱ اردیبهشت باقری بار دیگر در تهران میزبان مورا بود و مسئول هماهنگ کننده مذاکرات از فضای مثبت موجود در مذاکرات سخن گفته بود.
با این همه مذاکرات حضوری با وقفه‌ روبرو شده بود اما تیم مذاکره کننده قراری برای مذاکره به هر قیمتی نداشت و ۲۶ خرداد علی باقری تصریح کرد: برای این که خود را مردان موفق در میدان دیپلماسی نشان دهیم، حاضر نیستیم تا در قبال اصول و مبانی سیاست خارجی و خطوط قرمز نظام تساهل و تسامح کنیم. این واقعیت که دولت همه تخم‌مرغ‌های سیاست خارجی را در سبد مذاکرات نگذاشته است، هیچ خدشه‌ای به اراده جدی، اهتمام مستمر و تلاش جدی دستگاه دیپلماسی برای به نتیجه رساندن مذاکرات وارد نکرده و نمی‌کند».
پنجم تیرماه سال گذشته «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحاده اروپا به تهران سفر و هدف سفرش را بن‌بست شکنی و کم کردن تنش‌های موجود میان طرفین اعلام کرد،در همین سفر سخن از بسته پیشنهادی به میان آمد تا بن‌بست شکنی وارد مرحله عملی شود. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیش از آمدن به تهران، در بروکسل بلژیک با رابرت مالی نماینده آمریکا در مذاکرات دیدار کرده بود.
تیرماه را می‌توان ماه پرخبر برجام توصیف کرد، ماهی که قطر در مقام یکی از میانجیگران منطقه‌ای مذاکرات، علی باقری و انریکه مورا را میزبانی کرد تا به نوعی از گره‌های افتاده در برجام گره‌گشایی کند. پس از سه ماه توقف گفت‌وگوهای رفع تحریم‌ها مورا و باقری در دوحه دور یک میز نشستند تا نماینده اروپا دیدگاه‌های جمهوری اسلامی ایران را به نماینده آمریکا انتقال دهد.
مذاکرات دوحه امیدها برای بازگشت غرب به مدار عقلانیت را زنده کرد و پس از آن طرفین بار دیگر در نیمه مردادی که گذشت به وین اتریش بازگشتند تا دور جدید گفت‌وگوها را آغاز کنند. موضع ایران در قبال این دوره از مذاکرات هم در توییت مذاکره کننده ارشد ایران نمود یافت و علی باقری در توییتی نوشت: آمریکا باید قدردان فرصتی باشد که با سخاوتمندی اعضای برجام فراهم شده است؛ توپ در زمین آنهاست تا از خود پختگی نشان داده و مسئولانه عمل کنند و آماده جمع‌بندی مذاکرات در مدت زمان کوتاهی هستیم اگر در طرف مقابل هم چنین آمادگی وجود داشته باشد». باقری در وین به تناوب و تکرار با «میخائیل اولیانوف» مسئول مذاکره‌کننده روسیه، مسئول مذاکراتی چین و مورا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، دیدار و گفت و گو کرد. همزمان با مذاکرات در سطح مسئولان، در سطح کارشناسان هسته‌ای و برجام هم گفت‌وگوهای مفصل و متعددی انجام شد.

در تمام طول این گفت‌وگوها، ایران بارها از تریبون‌های مختلف تأکید و تصریح کرد که مذاکرات را برای حل معضل غیرقانونی تحریم‌ها و بسته شدن پرونده پادمانی و ادعاهای سیاسی آژانس انجام می‌دهد و هدفی جز این ندارد.
اتحادیه اروپا و مسئول سیاست خارجی آن به استناد ۸ دور گفت‌وگوهای ایران با ۴+۱،پیش‌نویس پیشنهادی را تدوین و آماده کرد که شامل مهمترین موضوعات مورد اختلاف و پیشنهاداتی برای حل و فصل آنها بود که به پایتخت‌های طرفین مذاکره تحویل داده شد.
بسته پیشنهادی بارها و بارها در ایران و واشنگتن و بروکسل بررسی و اشکالات مورد تاکید هریک از طرفین تا حدی که از خطوط قرمز عدول نشود؛ رفع می‌شد. با این همه به نتیجه رسیدن مذاکرات نیازمند عزم و تصمیمی سیاسی در کاخ سفید بود و ساکنش در آن مقطع زمانی بسیار نگران انتخابات کنگره و باخت دموکرات‌ها بود. به اذعان نشریه پولتیکو؛ بسیاری از اعضای حزب جمهوری‌خواه آمریکا به شدت با هر گونه توافق با ایران مخالفند و باتوجه به برگزاری انتخابات میان دوره‌ای کنگره در پاییز سال جاری ممکن است دموکرات‌ها بخواهند از بحث طولانی درباره ایران اجتناب کنند.
عزم و تصمیمی که در نهایت و در طول سال گذشته از آن‌ها مشاهده نشد تا یکی از مبهم‌ترین مقاطع تاریخی مذاکرات هسته‌ای رقم بخورد. از شهریور ۱۴۰۱ تا روزهای پایانی آن، متغییری تازه مذاکرات رفع تحریم‌ها را تحت تاثیر قرار داد و آن اعتراضات به اغتشاش کشیده شده در کشور بود. اعتراضاتی که با مرگ دلخراش دختری جوان آغاز و در نهایت به جنگی ترکیبی و تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. از شهریور تا اسفند ۱۴۰۱غرب و آمریکا استراتژی عجیبی درباره مذاکرات در پی گرفتند، پیشنهاد بازگشت به مذاکرات در پنهان و به میانجیگران و رد نشستن پشت یک میز با ایران در پیدا. پیام‌های رد و بدل شده در حالی به گوش تیم دیپلماسی ایران می‌رسید که سخنگویان کاخ سفید در تریبون‌ها منکر آن می‌شدند. این روند گرچه هیچ نتیجه ملموسی در پی نداشته اما به خوبی نوع نگاه غرب به مذاکرات و میزان راستی و صداقت در ادعاهای آنان را نشان می‌دهد.
سال مذاکراتی ایران و غرب درحالی به پایان رسید که کاخ سفید بر خارج شدن مذاکرات از دستور کار تأکید داشت و تا به این‌جا حَرجی بر او نبود که شکستن عهد و پیمان مرسوم همیشگی‌ است داستان اما از جایی مشکل‌آفرین می‌شود که برجام در تمامی پیام‌های پنهان ردوبدل شده میان ایران و آمریکا، نه تنها از دستور خارج نشده بلکه کاملا جدی در دستور کار است و باید منتظر نشست و دید این تضاد رفتاری در سال آینده شمسی با پرونده هسته‌ای و مذاکرات رفع تحریم‌ها چه خواهد کرد؟

چرا غرب مذاکرات را به بن بست کشاند؟

از روزهای ابتدایی آغاز مذاکرات هسته‌ای در دولت سیزدهم یعنی دقیقا از همان روزهایی که مذاکرات هسته‌ای به گفت‌وگوهای رفع تحریم‌ تغییر نام داد، دولت‌های غربی سنگ اندازی در مسیر آن را آغاز کردند. «ایران به مذاکره بی‌اعتناست«، «فرصت مذاکره بسیار کم است»، «ضرب‌الاجل غرب برای توافق با ایران»، «شروط ایران غیرقابل اجراست»، «ایران در پی ساخت بمب هسته‌ای است» اینها نمونه‌هایی از ادعاهای نمایندگان انگلیس، آلمان و فرانسه در مذاکرات هسته‌ای است که از همان ابتدا مطرح شد و در نیمه دوم سال هم بهانه حقوق بشر و اعتراضات به آن اضافه و در عمل مذاکرات را متوقف کرد. این بهانه‌جویی‌ها اما در یک بستر مشخص و زمانی آغاز شد که طرف‌های اروپایی و آمریکا به این نتیجه رسیدند که مذاکره‌کنندگان جمهوری اسلامی ایران:

الف) زیر بار برجام پلاس نخواهند رفت و برنامه نظامی-دفاعی ایران موضوع هیچ مذاکره‌ای نخواهد بود. جمهوری اسلامی ایران هم مانند هر کشور مستقل دیگری حق دارد در دفاع از سرزمین خود تحت هیچ فشاری قرار نگرفته و هیچ باجی در این زمینه ندهد.
ب) توافق بدون راستی آزمایی امکان پذیر نیست و تهران دیگر اجازه نخواهد داد امیال و عقده‌های ساکنان کاخ سفید، بر یکی از مهمترین پرونده‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی سایه افکند و آن را بار دیگر از مسیر اصلی خود خارج کند. به بیان دیگر تهران قراردادی را که امکان راستی آزمایی آن وجود نداشته باشد را نپذیرفت چرا که پیش از این تجربه چنین اعتمادی «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور پیشین کاخ سفید را در برهم زدن توافق و شکستن پیمان صاحب حق! کرده بود.
پ) جمهوری اسلامی مذاکره برای مذاکره را نپذیرفت به بیان دیگر، تهران در این دوره از گفت وگوها بر یک موضوع مشخص تاکید داشت: اگر مذاکره‌ای در حال انجام است باید منتج به نتیجه ملموسی چون رفع تحریم‌ها و بسته شدن پرونده هسته ای و پادمانی ایران شود. اینکه مذاکره برای مذاکره و ژست‌های سیاسی انجام شود از خطوط قرمزی بود که نمایندگان ایران از آن عبور نکردند.
در نهایت جمهوری اسلامی ایران با وجود فشارهای اقتصادی و تحریمی، التهابات جنگ رسانه‌ای و سیاسی پس از اعتراضات و تمام برنامه‌های غرب همچنان بر مواضع اصولی خود ایستاده و از این رو در سال آینده هم توپ توافق و دیپلماسی در زمین غرب و به ویژه کاخ سفید خواهد بود تا میان تداوم فشار و دشمنی با ایران و یا دیپلماسی منتج به نتیجه ملموس یکی را برگزیند.
واقعیت انکار ناپذیر این دوره از مذاکرات است؛ ایران زیر فشار تحریم‌های آمریکا ایستاد و کارزار فشار حداکثری به منظور فروپاشی نظام جمهوری اسلامی به نتیجه نرسید، در طول یک سال گذشته، کشور معطل وین نماند و دولت با تمام دشواری کار را پیش برد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی برنامه صلح آمیز هسته‌ای خود را بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی به مسیر عادی خود برگرداند و تعهدات خود را در توافق تعدیل کرد. تصمیم‌گیری برای کاخ سفید با وجود پارامترهای گفته شده، دشوارتر از همیشه است. پذیرش رویدادهای تازه در عرصه بین‌الملل، شکست پروژه فشار حداکثری علیه ایران و پیشرفت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی، واقعیات موثر در این تصمیم است.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط