دوشنبه 24 دی 1403 - 13:09

کد خبر 769008

دوشنبه 24 دی 1403 - 11:30:00


سرمقاله شرق/ آیا 4.000.000.000.000 کافی است؟


شرق/ «آیا 4.000.000.000.000 کافی است؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم حمزه نوذری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

بر اساس داده‌های پیمایش ملی گرایش مردم ایران به نیکوکاری و با مرور سابقه و میزان نیکوکاری مردم ایران برآورد می‌شود که بیش از چهار هزار میلیارد تومان در ماه میزان کمک خیرخواهانه افراد بالای 15 سال جامعه ایران باشد. اما آیا این عدد بزرگ است یا کوچک؟ آیا می‌توان با این مبلغ اهدایی، فقر را در جامعه کاهش داد. در نگاه نخست کمک چهار هزار میلیارد تومانی برای کاهش فقر بسنده و کافی به نظر می‌رسد اما اگر این عدد را به 30 میلیون ایرانی که طبق آمار مرکز پژوهش‌های مجلس و سایر آمارها فقیر تلقی می‌شوند، یعنی در برطرف‌کردن نیازهای ضروری مشکل دارند، تقسیم کنیم، عدد حدود 160 هزار تومانی به دست می‌آید که برای رفع نیازهای ضروری یک فرد بسیار ناچیز است. حتی اگر میزان کمک مالی خیرخواهانه افراد جامعه دو برابر هم شود، باز هم برای برطرف‌کردن ضروریات زندگی ناچیز است. بنابراین با تکیه بر کمک‌های خیرخواهانه نمی‌توان فقر را کاهش داد. به عبارتی، اهدای کمک‌های مالی و پولی نیکوکاری افراد جامعه برای کاهش فقر نمی‌تواند جایگزین خدمات اجتماعی دولت شود. البته خدمات رفاهی دولت هم بوروکراتیک‌محور است و منجر به گسترش سازو‌کارهای اداری می‌شود به گونه‌ای که بودجه اختصاص‌یافته به جای اینکه صرف کاهش فقر شود، برای حقوق و مزایای کارمندان دولت و سایر هزینه‌های اداری صرف می‌شود.
در واقعیت این‌گونه نیست که نیازمندان سهم مساوی از کمک‌های نیکوکاری افراد جامعه دریافت کنند. فرض کنیم نیازمندی پنج برابر نیازمند دیگر از کمک‌های مالی نیکوکاری بهره‌مند می‌شود، باز هم کمک مالی دریافتی به یک میلیون تومان هم نمی‌رسد که فاصله بسیاری با برآوردن حداقل نیازهای ضروری یک فرد در ماه دارد. حالا فرض کنیم که سازمان‌های دولتی مانند بهزیستی و کمیته امداد هم دو برابر این مبلغ به نیازمندان کمک کنند، یعنی دولت هشت بیلیارد (هشت هزار میلیارد تومان) به نیازمندان کمک نقدی کند، به هر فقیر و نیازمند کمتر از 500 هزار تومان می‌رسد که برای رفع نیازها یا خارج‌شدن از فقر بسیار کم است. اگر فرض کنیم که چنین کمک‌های مالی خیرخواهانه‌ای وجود نداشته باشد، وضعیت نیازمندان بدتر می‌شد. پس نمی‌توان کمک مالی بیش از چهار هزار میلیاردی افراد جامعه را نادیده گرفت. بخشی از ناکافی‌بودن و نابسندگی کمک‌های مالی خیرخواهانه به زیادبودن تعداد نیازمندان برمی‌گردد. طبق داده‌های پیمایش مذکور کمتر از 10 درصد افراد جامعه فعالیت نیکوکاری را در قالب کار داوطلبانه انجام می‌دهند. می‌توان تصور کرد کار داوطلبانه تخصصی گاه می‌تواند به اندازه کمک‌های مالی چند صد تا چندین هزار نفر مؤثر باشد. فرض کنیم اگر یک پزشک متخصص در ماه یک عمل جراحی خیرخواهانه (کار داوطلبانه تخصصی) انجام دهد که هزینه آن 30 میلیون تومان باشد، به اندازه کمک‌ مالی چندین هزار نفر است. کارهای داوطلبانه تخصصی پزشک، روان‌شناس، معلم، آرایشگر و سایر مشاغلی که مبتنی بر مهارت و خدمات تخصصی است، مانند برق‌کار، تأسیسات و... می‌تواند بسیاری از هزینه‌های افراد بی‌بضاعت را کاهش دهد و به اندازه کمک مالی چندین هزار نفر باشد. متأسفانه در زمینه سامان‌دهی کار داوطلبانه تخصصی فعالیت زیادی صورت نگرفته است. هرچند بیشتر افراد جامعه معتقدند سابقه نیکوکاری متوسط و بالا دارند و بیشتر آنها فعالیت نیکوکاری خود را به شیوه اهدای کمک مالی و نقدی انجام می‌دهند اما با توجه به محاسبه ساده‌ای که انجام شد، چنین کمک‌هایی نمی‌تواند فقر را در جامعه کاهش دهد. ناکافی‌بودن کمک‌های خیرخواهانه برای کاهش فقر و بی‌اعتمادی به دولت شیوه کلی سیاست‌گذاری در جامعه ایران را بیش از پیش به پرسش می‌گیرد. لازم است بازنگری اساسی هم در دیدگاه‌ها و هم در رویه‌های اجرائی انجام شود. بحران‌های اقتصادی و تورم نیز وضعیت را بدتر کرده است. تورم پرنوسان و بالا افراد بیشتری را به گروه‌های نیازمند کمک و حمایت اضافه می‌کند. اداره‌کردن و مدیریت دولتی برای کاهش فقر شکست خورده است. رویکرد بازارگرایی هم نابربرای‌های بیشتری ایجاد می‌کند. تنها راه‌حل نظری و اجرائی هم‌افزایی و ارتباط مناسب بین دولت، سازمان‌های جامعه مدنی و بازار است. بر این اساس نیاز است؛ الف) نوآوری‌هایی در سازمان‌های غیر‌دولتی و غیربازاری برای مواجهه با فقر شکل گیرد که یک نمونه از آن تغییر راهبرد از میانجی مالی به میانجی شناختی است. ب) ثبات اقتصاد کلان، کنترل تورم و یافتن راه‌حلی برای مسئله تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی برای کاهش فقر ضروری است در غیر این صورت مدام به نیازمندان جامعه افزوده می‌شود.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط