یک‌شنبه 21 بهمن 1403 - 01:09

کد خبر 801750

شنبه 20 بهمن 1403 - 21:40:00


آدرس غلط واشنگتن برای مذاکره


ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

رضا عدالتی پور| رهنمودهای دیروز  رهبر فرزانه انقلاب که پیرامون تحولات جاری در مناسبات ایران و آمریکا مطرح شده، توصیه‌ای بود که از واقعیت اهداف دولت جدید ایالات متحده آمریکا هم پرده برمی‌داشت.
«دونالد ترامپ» چند روز پس از آغاز به کار خود در اواخر هفته گذشته، امضای خود را پای دستورالعملی گذاشت که فرمان اجرایی 2018 را علیه ایران زنده می‌کرد و برای اجرای آن قائل به هیچ تبصره و استثنایی هم نبود؛ دستوری که از سیاست صادرات صفر نفت ایران گرفته تا محدودسازی برنامه‌های توسعه موشکی و نقش و نفوذ در منطقه را شامل می‌شد.
ترامپ با وجود چنین دستوری از تمایل دوباره خود برای گفت‌و‌گو با ایران هم گفته است تا نشان دهد، همچنان سعی دارد مصادیق مذاکره را متناسب با خواسته‌های خود تفسیر کند با این انگاره که به‌واسطه اعمال سیاست قدرت و محدودیت‌های بین‌المللی، امکان تحرک جمهوری اسلامی در محیط پیرامونی‌اش را کاهش داده و از این طریق، بیشترین توش و توان دیپلماتیک را در اجرای سیاست فشار تصاعدی به ‌وجود آورد. گزاره‌ای که حاکی از اشتباه  محاسباتی واشنگتن نسبت به قدرت ایران و رویکرد او در قبال اعمال فشار برای مذاکره است.
«ایران» ذیل چنین تحولاتی در گفت‌و‌گو با شماری از صاحبنظران به بررسی آخرین تحولات و واکاوی دلایلی پرداخته که انجام مذاکره با آمریکا را در شرایط کنونی فاقد اثرگذاری و نتیجه می‌داند.

اشتباه محاسباتی آمریکا
رحمان قهرمان‌پور
اعمال فشار حداکثری آمریکا علیه ایران گزینه خارق‌العاده و دور از انتظاری نبود؛ انتخاب اصلی ترامپ در مواجهه با ایران در گام اول بدون شک دنبال کردن پرونده فشار حداکثری است.  مسأله این است که فشار حداکثری علیرغم مشکلات اقتصادی که برای ایران پدید خواهد آورد اما نشان داده که راهبرد موفقی نبوده و ملاحظات مقام معظم رهبری در ارتباط با موضوع مذاکره در حالی که این راهبرد شکست خورده حاکی از این است که دولت‌ها باید در موضع برابر وارد فرآیند مذاکره شوند. ایران بارها در مقاطع مختلف زمانی و در دولت‌های مختلف نسبت به این امر اعلام موضع کرده و مخالفت خود را با روندهای ناعادلانه در مذاکرات بیان کرده است. نکته دیگری که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند این است که محاسبه طرف مقابل نسبت به قدرت ایران باید تغییر کند. به هر حال این باور در بین مقامات آمریکایی وجود دارد که ایران در موضع ضعف قرار دارد و این امر پیشرانی برای ورود ایران به مذاکره خواهد بود. واقعیت امر این است که همان‌طور که رهبری مطرح کردند ماهیت مذاکره فی النفسه خوب و درست است اما مذاکره در شرایط نابرابر وضعیتی است که زیان آن از پیش مشخص است و تأمین کننده منافع ملی ما نخواهد بود. تاریخ روابط بین‌الملل نیز مملو از نمونه‌هایی است که دولت‌ها پیش از ورود به مذاکره سعی دارند تا سر حد امکان قدرت خود را افزایش دهند تا از موضع قدرت وارد این عرصه شوند. با توجه به ظرفیت‌های قدرت ملی ایران و تجربیات اندوخته شده در دهه‌های گذشته این واقعیت انکار ناپذیر است که ایران هیچ‌گاه از موضع ضعف وارد مذاکره نشده و تا زمانی که این اشتباه محاسباتی از سوی طرف مقابل اصلاح نشود طبیعی است که نباید در این مسیر گام برداشت. در این چهارچوب گمانه‌ها در این زمینه که ایران طرح و برنامه‌های جدی برای نشان دادن دستاوردهای اثرگذار خود بر رفتار طرف مقابل دارد تقویت خواهد شد. اقداماتی که به نظر می‌رسد تا فاصله باقی مانده تا اکتبر 2025 می‌تواند اعمال شود.

ایران به تهدید و فشار پاسخ نمی‌دهد
رضا نصری
تفاوت فاحشی میان آنچه ترامپ به صورت شفاهی بیان کرد و آنچه در یادداشت امنیت ملی صادر کرده وجود دارد. در بیان، ترامپ مدعی است خواستار موفقیت ایران است و صرفاً قصد دارد اطمینان حاصل کند که ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست. اما در متنی که صادر شده نه تنها دامنه توقعات او گسترده‌تر است بلکه ایران را عملاً متهم به تأمین مالی عملیات ۷ اکتبر می‌کند و مؤلفه‌های جدیدی به سیاست فشار حداکثری - که در سال ۲۰۱۸ آغاز کرد - به آن اضافه می‌کند. در چنین بستری، قابل انتظار بود با واکنش مثبتی از سوی ایران مواجه نشود. ایران هرگز به تهدید و فشار پاسخ نمی‌دهد و اگر ترامپ صادقانه اهل تعامل باشد، می‌بایست در اولین اقدام - به جای تشدید فشار بر ایران - یک گام عملی در جهت رفع تحریم‌ها بردارد. حتی اگر ترامپ به یک اقدام سیاسی معنادار - مانند خروج سپاه از فهرست سازمان‌های تروریستی وزارت امور خارجه - یا لغو تحریم‌های شخصیت‌های حقوقی سیاسی ایران مبادرت می‌کرد، ممکن بود شاهد واکنش متفاوتی از سوی ایران باشیم‌. حقیقت این است که ترامپ در دوره اول ریاست‌ جمهوری خود، با خروج از برجام، اعتبار ایالات متحده را در حوزه انعقاد معاهدات بین‌المللی نابود کرد و امروز نمی‌تواند به راحتی - به صرف ایراد چند جمله - این اعتبار را بازسازی کند. آنچه در بیانات رهبری مشهود بود، این است که ایران در برابر آمریکا رفتار مشابه ‌و متقابل از خود نشان خواهد داد. پیش از این نیز کنش‌ها و واکنش‌های ایران بر همین اصل استوار بود. در واقع، تصور اینکه آمریکا بتواند فشارهایش را افزایش دهد و در عین حال انتظار داشته باشد که ایران واکنش مثبتی نشان دهد، کاملاً نادرست و بی‌اساس است. ادامه این تصور غلط در میان سیاستمداران آمریکایی، در آینده نیز منجر به سوءمحاسبه خواهد شد. اگر واشنگتن به‌دنبال مدیریت تنش با ایران است، باید رویکرد واقع‌بینانه‌تری اتخاذ کند.

راه مذاکره نامتوازن بن‌بست است
مهدی ذاکریان
مذاکره تا زمانی که بر پایه مطالبات و خواسته‌های مردم، تأمین منافع ملی و مطابق با قواعد حقوق بین‌الملل و اصول روابط بین‌الملل شکل پیدا نکند، نمی‌تواند نتیجه مورد انتظار را به دنبال داشته باشد. مذاکره‌ای می‌تواند نتیجه بخش باشد که مبتنی بر منشور سازمان ملل و با ابتنا بر اصولی چون برابری، احترام به حاکمیت ملی کشورها و همزیستی مسالمت‌آمیز جریان پیدا کند. این گفت‌و‌گوها باید همه محورهای مورد پیگیری در زمینه تأمین منافع ملی از جمله پیشرفت در همکاری‌های سیاسی - منطقه‌ای و بین‌المللی، همکاری‌های اقتصادی شامل مراودات بازرگانی، همکاری‌های صنعتی، فنی و همچنین همکاری‌های تکنولوژیک و فناوری‌های نوین را در کانون توجه خود قرار دهد. مذاکرات ایران با قدرت‌های بزرگ چه کشورهای منظومه غرب از جمله آمریکا و اروپا و چه کشورهای منطقه‌ای تنها درصورت لحاظ متغیرهای فوق می‌تواند بر یک ریل متوازن و پرثمر به جریان بیفتد؛ مانند نسخه‌ای که پزشک به بیمار می‌دهد و می‌گوید اگر شما در روز این قدر ورزش کنید و سیگار نکشید و تغذیه خود را مناسب داشته باشید، اگر همه اینها را رعایت کنید سالم باقی می‌مانید. یک کشور هم همین است؛ متخصصان حقوق بین‌الملل نسخه خود را برای همه کشورها داده‌اند. موضوع مذاکره ایران و آمریکا درحالی مطرح است که ترامپ با امضای یک بخشنامه دستور پیگیری همان فرمان اجرایی را صادر کرد که «جو بایدن» در دوران ریاست جمهوری خود اجرای سختگیرانه آن را تا حدودی متوقف کرده‌ بود.‌ رئیس‌ جمهوری آمریکا با این اقدام اراده خود را برای تکرار تجربه سیاست فشار حداکثری نشان داد که در روند اجرا سعی بر مسدود کردن روزنه‌های فروش نفت ایران را دارد. این درحالی است که ایران در سال 2018 در دولت روحانی در شرایط بهتری برای مذاکره قرار داشت؛ زیرا سیاست خارجی در مسیری جریان داشت که هیچ کشوری موافق تصمیم آمریکا برای خروج از برجام نبود و در این زمینه اغلب کشورهای جهان در کنار ایران قرار گرفته بودند، اما حالا به نظر می‌رسد وضعیت جاری متأثر از پیوندهای تاریخی دولت آمریکا و اسرائیل و شرایط بغرج توافق هسته‌ای و همچنین روندهای جاری میان ایران و اروپا متحول شده است. بی‌تردید کلید زدن مذاکره بدون تکیه به اهرم‌هایی که زمینه را برای یک مذاکره متوازن برقرار سازد، تنها ممکن است به بدترشدن شرایط بینجامد. بنابراین با اصلاح یک سری شرایط می‌توان با دست پر مذاکره کرد که باید انعکاسی از خواست و صدای ملت ایران باشد تا پشتوانه محکمی در صحنه دیپلماسی خارج از کشور پیدا کند.


پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط