چهارشنبه 24 بهمن 1403 - 16:43

کد خبر 805674

چهارشنبه 24 بهمن 1403 - 10:45:00


ارکستر ملی؛ آغازگر کم‌رمق چهلمین جشنواره موسیقی فجر


خبرگزاری دانشجو/ ارکستر ملی ایران شب گذشته (۲۳ بهمن ۱۴۰۳)، به عنوان نخستین اجرای تالار وحدت در چهلمین جشنواره موسیقی فجر، روی صحنه رفت و با مشکلاتی، چون ناهماهنگی ریتمیک، عدم انسجام و کاستی‌های تکنیکی در کنار سالن تقریبا خالی آغازی کم‌رمق را برای برنامه‌های این تالار در طول این جشنواره رقم زد. 
 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در این کنسرت، قطعاتی از آثار استادان ابوالحسن صبا، فریدون شهبازیان، امین‌الله رشیدی، حسین دهلوی و … به رهبری همایون رحیمیان اجرا شدند.

در اجرای قطعه نخست، فالش‌هایی در بخش زهی‌ها به گوش می‌رسید که گاه فاقد انسجام لازم بودند. ورود‌های ناهماهنگ و اختلالات ریتمی از همان ابتدا مشهود بود و این ناپایداری تقریباً تا میانه کنسرت ادامه داشت. هرچند در مقایسه با اجرا‌های پیشین، این روند تا حدودی بهبود یافته، اما همچنان از ایرادات اساسی ارکستر ملی ایران به شمار می‌رود. به نظر می‌رسد که این ارکستر، باوجود تلاش‌هایی که صورت گرفته، هنوز نتوانسته است به هماهنگی ریتمیک مطلوب دست یابد و این مساله همچنان از چالش‌های جدی آن محسوب می‌شود.

قطعه‌ی دوم، «پولکا» اثر درویش‌خان، که برای ارکستر تنظیم شده بود، با حس سرزندگی و نشاط اجرا شد. این قطعه، با ریتم تند و ضرباهنگ پرتحرک خود، فضای متفاوتی به اجرا بخشید و لحظاتی پویا را رقم زد. نوازندگان در برخی بخش‌ها، به‌ویژه در ساز‌های زهی، اجرای نسبتاً هماهنگی داشتند و این امر به شکل‌گیری فضایی شاداب کمک کرد. با این‌حال، در ادامه کنسرت، ارکستر نشان داد که همچنان می‌توانست از انسجام بیشتری برخوردار باشد. برخی ورود‌های ناهماهنگ و اندک ناپایداری‌های ریتمیک در قسمت‌هایی از اجرا، نشان داد که هماهنگی کامل میان بخش‌های مختلف ارکستر برقرار نیست. این مسأله، که در برخی قطعات دیگر نیز مشهود بود، تأثیر مستقیمی بر انتقال احساس و فضای موسیقایی به مخاطب گذاشت. در موسیقی ارکسترال، کیفیت اجرا نه‌تنها به توانایی فردی نوازندگان، بلکه به هم‌صدایی و یکپارچگی کل ارکستر وابسته است، و این موضوع در اجرای برخی قطعات این کنسرت، به‌ویژه در لحظات حساس و نقاط اوج موسیقی، دچار ضعف بود. در نتیجه، ارکستر ملی ایران در برخی بخش‌های این اجرا، نتوانست تأثیرگذاری لازم را در انتقال حس موسیقایی قطعات به مخاطب داشته باشد و این امر بر دریافت کلی شنوندگان از اجرا تأثیر گذاشت.

در ادامه کنسرت، اجرای قطعه «شوشتری» با تک‌نوازی ویولن امیر نظری همراه بود. بااین‌حال، هماهنگی لازم میان سولیست و ارکستر به‌طور کامل برقرار نشد. از همان ابتدا، احساس می‌شد که تک‌نوازی ویولن اندکی جلوتر از ارکستر شنیده می‌شود، و این عدم هم‌زمانی با پیشرفت قطعه نه‌تنها اصلاح نشد، بلکه شدت بیشتری نیز پیدا کرد. علاوه بر این، سولیست در اجرای خود با مشکلات ریتمی قابل‌توجهی مواجه بود که انسجام کلی قطعه را تحت تأثیر قرار داد. از نظر صدادهی نیز اجرای او فاقد شفافیت و دقت لازم بود و کیفیتی تمیز و یکدست ارائه نشد. در مجموع، این اجرا از نظر تکنیکی و هماهنگی، چندان موفق و رضایت‌بخش نبود.

از قطعه ششم به بعد، اجرای قطعات شاهد بهبودی قابل‌توجهی در هماهنگی و انسجام ارکستر بود. این بهبود هم در ریتم و هم در یکپارچگی اجرایی محسوس بود. بیشتر قطعات بخش دوم که با تمپوی سریع‌تری اجرا شدند، تمیزتر و دقیق‌تر نواخته شدند. به‌ویژه نوازنده دایره زنگی، با نواختن سرضرب و دقت بالا، نقش مؤثری در حفظ انسجام ریتمیک ارکستر ایفا کرد و این امر تأثیر چشمگیری بر روند اجرای قطعات داشت. البته باید اذعان کرد که این قطعات از چالش‌های ریتمی و تکنیکی کمتری نسبت به بخش‌های قبلی برخوردار بودند، که می‌تواند در این بهبود تأثیرگذار باشد، اما در مجموع، این قسمت از کنسرت با تحرک بیشتر و کیفیت بالاتری اجرا شد.

قطعه پایانی کنسرت، «به زندان» اثر ابوالحسن صبا، با اجرایی قابل‌قبول از سوی ارکستر همراه بود. این اجرا از نظر هماهنگی و بیان موسیقایی در سطحی مطلوب قرار گرفت، اما می‌توانست از نظر پویایی دینامیکی غنی‌تر باشد. پرداخت دقیق‌تر به تغییرات شدت و ضعف صدا (داینامیک‌ها) می‌توانست به اجرای ارکستر تنوع بیشتری ببخشد و از یکنواختی برخی لحظات بکاهد. بااین‌حال، در مجموع، این قطعه با انسجام نسبی اجرا شد و پایان‌بندی مناسبی برای کنسرت رقم زد.

در مجموع، کاملاً مشهود است که ارکستر ملی ایران تا حدودی در برطرف کردن ایرادات ریتمی گذشته خود پیشرفت کرده، اما این مشکلات همچنان به شکلی جدی در بسیاری از بخش‌های اجرا وجود داشت. به‌ویژه در قطعاتی با فرم پیچیده‌تر، ارکستر بار‌ها دچار ناهماهنگی شد و از اجرای یکدست و منسجم بازماند. این امر نشان می‌دهد که با وجود برخی بهبودها، مشکلات بنیادی همچنان پابرجاست و ارکستر در مواجهه با قطعاتی که نیازمند دقت ریتمیک و هماهنگی بالا هستند، به‌وضوح ناتوان عمل می‌کند. چنین ضعف‌هایی نه‌تنها بر کیفیت کلی اجرا تأثیر گذاشت، بلکه بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که چرا ارکستر ملی ایران پس از سال‌ها فعالیت، همچنان با مشکلاتی ابتدایی در اجرا روبه‌روست.

این اجرا در حالی برگزار شد که سالن تقریباً خالی بود—اتفاقی که همچون سال‌های گذشته، نشان از ضعف جدی جشنواره در زمینه تبلیغات و اطلاع‌رسانی برنامه‌های خود دارد. به نظر می‌رسد که همچنان برنامه‌ریزی مناسبی برای جذب مخاطبان و ایجاد اشتیاق برای حضور در این رویداد صورت نگرفته است.

اجرای افتتاحیه جشنواره در تالار وحدت، برخلاف انتظار، تنها یک ساعت به طول انجامید، درحالی‌که دست‌کم انتظار می‌رفت این اجرا حداقل یک ساعت و نیم باشد. اما یکی از نقد‌های جدی به این کنسرت، عدم ارائه‌ی بروشور رسمی اجرا بود. رپرتوار این برنامه نیز به‌طور کامل و رسمی پیش از کنسرت منتشر نشد—رفتاری عجیب و برخلاف روال معمول اجرا‌های ارکسترال.

برای مخاطبان موسیقی کلاسیک و ارکسترال، آگاهی از برنامه اجرایی کنسرت اهمیت ویژه‌ای دارد، چراکه نقش تعیین‌کننده‌ای در تصمیم‌گیری برای حضور در چنین رویداد‌هایی ایفا می‌کند. برخلاف کنسرت‌های عامه‌پسند، که مخاطب صرفاً به تجربه‌ی زنده موسیقی علاقه‌مند است، در اجرا‌های ارکسترال و کلاسیک، آگاهی از رپرتوار یک ضرورت است. بسیاری از شنوندگان براساس علاقه شخصی به آهنگسازان، سبک‌های موسیقایی یا حتی نسخه‌های خاص از یک اثر تصمیم می‌گیرند که در یک کنسرت حضور داشته باشند یا نه.

عدم اطلاع‌رسانی دقیق درباره‌ی قطعات اجراشده، نه‌تنها برنامه‌ریزی مخاطبان را مختل می‌کند، بلکه نشان‌دهنده نوعی بی‌توجهی به استاندارد‌های حرفه‌ای در اجرای موسیقی ارکسترال است. در سطح جهانی، انتشار رپرتوار و ارائه بروشور اجرا امری بدیهی و اجتناب‌ناپذیر است، اما متأسفانه در این کنسرت، این اصول نادیده گرفته شد. وقتی قطعات از پیش اعلام نشوند، برای یک مخاطب جدی، چنین کنسرتی مانند خرید هندوانه دربسته خواهد بود—شرایطی که می‌تواند حتی موجب کاهش استقبال از برنامه‌های آتی شود. امید که در دوره‌های بعدی جشنواره، این دست کاستی‌هایی اصلاح شود و برگزارکنندگان توجه بیشتری به اطلاع‌رسانی و رعایت استاندارد‌های اجرای حرفه‌ای داشته باشند.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط