شنبه 27 بهمن 1403 - 18:58

کد خبر 808589

شنبه 27 بهمن 1403 - 12:00:00


سرمقاله کیهان/ راه‌حل، صدای واحد و ایستادن


کیهان/ «راه‌حل، صدای واحد و ایستادن» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم  سعدالله زارعی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

منطقه در یک وضعیت خاص تاریخی است. بسیاری از «تحولات آینده» به نحوه رقم خوردن تحولات فعلی منطقه وابسته است. غرب با محوریت دولت آمریکا یک بار دیگر و پس از بارها تجربه شکست، درصدد برآمده بر منطقه غلبه و موانع فعلی آن را حذف کند. اگر دشمن در این مرحله موفق شود ولو این موفقیت نسبی باشد، کار برای همه کشورهای منطقه و همه مسلمانان سخت و پرهزینه می‌شود. اما اگر کشورهای منطقه خطر مشترک فعلی را درست درک و بر اساس آن عمل کنند، یک مشکل کلیدی و پرپیامد را پشت‌سر گذاشته و روابط آنها با محیط خارجی منطقی‌تر می‌شود. رئیس‌جمهور جاهل و مغرور آمریکا در جریان دیدار اخیر پادشاه اردن با وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که پرسیده بود به چه دلیل به موفقیت کوچاندن فلسطینی‌ها اعتماد دارد؟ گفت «قدرت». بنابراین واضح است که خنثی کردن فتنه‌ای که نه فقط علیه فلسطین بلکه علیه همه کشورهای منطقه طراحی شده است جز با نشان دادن قدرت ممکن نیست. کشورهای منطقه بر یک جغرافیای قدرتمند قرار دارند و می‌توانند آمریکا را در این مواجهه به عقب‌نشینی وادار نمایند. همه باید بدانند ترامپ باید به جای خود بنشیند تا امکان اداره منطقه بر مبنای منافع مشترک اعضای آن وجود داشته باشد. از آنجا که ترامپ با شعار «آمریکا اول» به میدان آمده و رسیدن به این شعار را در دوره‌ای کوتاه میسر پنداشته، سیاست «نزاع با همه» را در پیش گرفته و محیط پیرامونی این کشور یعنی آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را هم در این دایره قرار داده است، شکست دادن او آسان‌تر می‌باشد و لذا کشورهای منطقه نباید در مواجهه با گنده‌گویی‌های ترامپ دچار رعب گردند و احساس ضعف نمایند. 
تهدیدات فعلی آمریکا و دنباله پلید آن در منطقه بیانگر آن است که هرگاه سنگری در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل تضعیف شود - آن‌گونه که در سوریه پیش آمد - همه کشورهای منطقه اعم از اینکه بخشی از مقاومت باشند یا نباشند، در معرض تهدید قرار می‌گیرند. کمااینکه در زمانی که ارتش آمریکا عراق را به اشغال درآورد، جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا گفت «این بازگشت ما به جنگ‌های صلیبی و پیروزی در آن بود». بنابراین در چنین فضائی فرقی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و دیگر قطعات این منطقه نیست. 
منطقه با دور تازه‌ای از فشار مواجهه می‌باشد. این فشار با علامت توسعه جنگ همراه است ولی آیا قرار است جنگ‌های تازه‌ای رخ دهد؟ اگر بله، ابعاد آن چیست؟ و اگر نه قرار است چه اتفاقاتی با حربه جنگ در منطقه پیش آید؟ اینک در آمریکا دولتی سر کار آمده که کار خود را با «تهدید همه» شروع کرده است؛ تا آنجا که به ایران مربوط می‌شود، صدور «یادداشت اجرائی» ترامپ می‌باشد که فهرستی از خواسته‌ها و آرزوهای کهنه و شکست‌خورده را بازنویسی کرده است. طبق این یادداشت ایران باید فعالیت هسته‌ای خود را در همین نقطه متوقف کند و اجازه دهد خود آمریکا بر آن نظارت داشته باشد و فعالیت‌های نظامی و تولید سلاح‌های متعارف خود را متوقف و محدود نماید و از گروه‌ها و دولت‌های مقاومت در منطقه که در دو - سه دهه گذشته، طرح‌های استیلاطلبانه و اشغالگرانه آمریکا و اسرائیل را به چالش کشیده‌اند، حمایت نکند و خواسته‌های دیگری که مجموعه آنها یعنی ایران از هرچه به قدرتمندی و توان پاسخ نه دادن آن به آمریکا منجر می‌شود، فاصله بگیرد. کشورهای منطقه و جهانیان و خود آمریکا می‌دانند ایران توان کافی برای نادیده گرفتن تهدیدات ترامپ دارد اما واقعیت این است که آمریکای ترامپ مجموعه‌ای از اقدامات را در نظر دارد که کل منطقه را تهدید می‌کند و اگر منطقه در برابر فتنه ترامپ ضعف نشان دهد همه کشورهای منطقه از جمله ایران دچار خسارت می‌شوند. اینک یک تهدید جدید به‌طور مشترک علیه فلسطین از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل مطرح می‌باشد که نقطه کانونی آن کوچاندن فلسطینی‌های غزه و کرانه باختری است که خود این با توجه به تبعات آن یک تهدید علیه منطقه عربی است. البته طرح کوچاندن فلسطینی‌های مقاوم به دیوار می‌خورد و به سرانجام نمی‌رسد اما اگر دولت‌های عربی در خود طرح این موضوع، منفعل باشند بحث‌های جدیدی با هدف تثبیت رژیم صهیونیستی و سیطره آن بر شئون عربی پیش می‌آید و چهره منطقه را تغییر می‌دهد این موضوعی است که استقلال همگان را مخدوش می‌گرداند. الان یک سر تهدیدات مشترک فعلی آمریکا و رژیم اسرائیل، کشور سوریه است، بخش‌های حساس و مهمی از این کشور اسلامی و عربی. اینک در معرض اشغال دائمی رژیم اسرائیل قرار گرفته است. ارتش اسرائیل سرگرم ساخت موقعیت‌های دائمی در مناطق تازه اشغال‌شده «قنیطره» و حومه دمشق است. انهدام زیرساخت‌های نظامی سوریه که در جلو چشم کشورهای عربی و اسلامی صورت گرفته علامتی از تلاش جدی برای استیلای رژیم اسرائیل بر همه کشورهای عربی و اسلامی منطقه است. 
الان یک سر دیگر تهدیدات مشترک آمریکا و رژیم غاصب، کشور لبنان است. جدای از اینکه طی دو ماه گذشته بخش‌های حساسی از مرز مشترک سوریه با لبنان به اشغال ارتش اسرائیل درآمده است، شاهد تلاش ارتش اسرائیل برای ابقا در مناطق مرتفع لبنان - در شمال منطقه خیام و مرجعیون - هستیم اگر با این اقدام برخورد نشود، دولت اسرائیل بر کشور و دولت لبنان سیطره دائمی پیدا می‌کند و از این طریق فشار بر حوزه عربی را افزایش می‌دهد. 
تهدیدات کنونی محدود به محور مقاومت نیست، مصر، اردن، عربستان و ترکیه هم از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل تهدید حاکمیتی و سرزمینی شده‌اند. دونالد ترامپ در دیدار با پادشاه اردن تأکید کرد مصر و اردن باید بخش‌هایی از سرزمین‌شان را بدهند تا منطقه به آرامش برسد. رئیس‌جمهور آمریکا اعتقاد دارد دولت‌های مصر و اردن را می‌تواند مرعوب کند و موافقت آنها را بگیرد. در حالی که اگر این دو کشور عربی همسایه فلسطین زیر بار طرح واگذاری بخشی از سرزمین خود به طرح آمریکا بروند، وارد دالانی از بحران‌های داخلی از یک‌سو و امتیازدهی ‌های پی‌در‌پی از سوی دیگر می‌شوند. ترامپ بر خواسته خود اصرار دارد و به نظر نمی‌آید به راحتی رها کند در این میان همه چیز به مصری‌ها و اردنی‌ها بستگی دارد اگر بر موضع «نه» خود بمانند بدون آنکه با هزینه زیاد مواجه گردند، خطر طولانی‌مدت را پشت‌سر گذاشته‌اند و اگر ضعف‌ نشان دهند دچار مشکلات پیاپی می‌شوند. مصر و اردن در دوره اول ترامپ زیر بار طرح «معامله قرن» که دقیقاً همین مضمون داشت و ناظر به واگذاری بخش‌هایی از سرزمین این دو کشور بود، نرفتند و مشکلی هم برای آنان پیش نیامد.
یک سر تهدیدات دولت جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی هم کشور عربستان سعودی است. ترامپ اعلام کرد عربستان خیلی بزرگ است و می‌تواند بخشی از کشور خود را بدهد. کمااینکه دولت اسرائیل هم معتقد است عربستان در بازی با آمریکا و اسرائیل صداقت ندارد و به یک بازی خراب‌کن تبدیل شده است پس واضح است که نزدیک‌ترین دولت‌ها در منطقه به دولت آمریکا هم از فتنه کنونی برکنار نیستند. آمریکایی‌ها در این مرحله صرفاً به مصاف جبهه مقاومت نیامده‌اند به مصاف کل منطقه آمده‌اند. واقعیت آشکار این است که در طول 25 سال گذشته، آمریکا و رژیم اسرائیل بارها با جبهه مقاومت زورآزمایی کرده و هر بار به شکست رسیده‌اند از جمله در جریان جنگ ۱۶ ماهه غزه - که شواهد از آغاز دوباره این جنگ‌ طی روزهای آینده حکایت می‌کند - شکست خورده‌اند. به نظر می‌آید آمریکا در تجزیه و تحلیل تحولات و با ارزیابی دقیق از توانایی‌های خود و توانایی‌های منطقه غرب آسیا به این نتیجه رسیده است که باید طرحی کلی‌تر را دنبال نماید و در دل آن مصاف تازه‌ای با جبهه مقاومت شکل بدهد. مثل اینکه در یک منطقه عملیاتی یک قله وجود دارد که تسخیر آن ممکن نیست، راه‌حل دور زدن آن است. آمریکا در پوشش بحث «صلح مسلح» و «امنیت عمیق» درصدد درگیرسازی بخش‌هایی با بخش‌هایی دیگر در منطقه است. آمریکا با ترسیم جغرافیای جدید می‌خواهد چالش‌های خود را از طریق تبدیل کل منطقه به منطقه چالش حل کند، فلسطینی‌ها، سوری‌ها، لبنانی‌ها، اردنی‌ها، مصری‌ها، عربستانی‌ها، ایرانی‌ها و... همه باید درگیر چالش‌های امنیتی و سیاسی بشوند، تا چالش منطقه با آمریکا رفع شود. راهبرد«آمریکا  اول» ، برای ابرقدرتی آمریکا  در دهه‌های آینده می‌باشد در حالی که دوران ابرقدرتی آن به پایان رسیده است. در بازیابی قدرت فروپاشیده آمریکا، چشم ترامپ به تسلط بر غرب آسیا دوخته شده است چرا که این منطقه در شکل‌گیری قدرت بین‌الملل، نقش کانونی دارد.
راه‌حل منطقه در این وضعیت فتنه‌گون اولا؛ً «صدای واحد» بودن است. الان وضع آمریکا به‌گونه‌ای است که همین صدای واحد بودن، آن را به عقب می‌راند. ثانیا؛ً نشان دادن اقتدار از سوی جبهه مقاومت است که امروز هم این صدای واحد و هم این علامت اقتدار را مشاهده می‌کنیم. این باید با قدرت ادامه پیدا کند.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط