اطلاعات/ «درس‌های انفجار بندر» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم سید مسعود رضوی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

دو روز گذشته و امروز که از سوی دولت عزای عمومی در سراسر کشور اعلام شده است، داغ و اندوهی بزرگ بر دلهای تک تک ایرانیان نشسته است و به جز خسارات مادی عظیم که حاصل زحمات و سرمایه گذاری در طول سالیان بود، جانهای گرامی و بی مانندی از هم­میهنان ازدست رفت و تعداد پرشماری آسیب دیده و بستری  شده‌اند. فاجعه و درد این بود و چگونه تسلا دهیم دلهای داغدار و چشمهای در انتظار را؟ 
این فاجعه در نوع خود در کشور ما کم نظیر محسوب می شود و تنها در شرایط جنگی همانند آن را به یاد داریم. از آن زمان تاکنون، هیچگاه یکی از تاسیسات حیاتی یا مراکز راهبردی یا مبادی ورود کالا به کشور -شاید مهمترین آنها - چنین در معرض آتش سوزی و انفجار قرار نگرفته بود. این تجربه نشان داد که هنوز آمادگی لازم در مراکز و مبادی و تاسیسات بنیادین کشور ما فراهم نیست و در جایی که این همه مواد قابل اشتعال برای صادرات یا واردات دپو و تلنبار شده، - ولو برای چند هفته، یا چند روز -، محاسبات درخور و دقیق در مورد حوادث و صدماتِ سخت و مواجهه و مهار فاجعه به نحو شایسته انجام نشده است. 
در این شرایط باید همه تشریک مساعی کنیم و امیدواریم هرچه زودتر حریق بندر شهید رجایی مهار و هوای بندرعباس از دود و غبارهای مخاطره آمیز پاک شود. به رغم آنکه ما همواره قدردان زحمات دولت دکتر پزشکیان بوده‌ایم، اما مسئولیت وزیر راه هم برجا خواهد بود و این نقد بر خانم دکتر صادق وارد است که چرا سازمان بنادر و گمرکات با سرپرست اداره می شود و هنوز کسی را واجد شرایط نیافته اید که شایستگی و قاطعیت داشته باشد و او را برای ریاست برگزینید؟ 
حوادث مشابه، ازجمله واقعه و فاجعه انفجار در بندرگاه بیروت که با صدمات و تلفات عظیم در پایتخت لبنان همراه بود، باید متولیان و مسئولان ما را متوجه خطرات مشابه می کرد. به ویژه که پس از هفتم اکتبر، ایران و نیروهای متحد و همراستا با ما در حالت جنگی یا آماده باش دفاعی قرار داشتند و دشمن پلید و موذی هیچ خط قرمزی نمی شناخت. 
به هرحال لازم است که اکنون برای بندرگاه فاجعه زده، علاج بعد از وقوع و التیام در دستور کار قرار گیرد؛ سپس به فکر بررسی همه جانبه و کارشناسانه از تمام ابعاد وقوع حادثه، علل موجده، شرایط پیشین اسکله و بندرگاه، تخلیه و چینش کانتینرها بر اساس محتوای آنها و در ادامه انفجار و آتش سوزی و تعیین علت دقیق و روشن آن، ابعاد درگیر کردن محیط و سازه ها، آسیبهای مالی و جانی، امواج انفجار و کیفیت سوختگی و تاثیر مواد  شیمیایی بر افراد و محیط، مرحله دیگر چگونگی مواجهه با سانحه و حریق و کیفیت و کمیت کمک‌رسانی به آسیب دیدگان و اطلاع رسانی به شهروندان و در نهایت بازسازی سریع و جمع بندی بر اساس پروتکل های امنیتی و احتیاطی فوق العاده و کارآمد که بتواند در شرایط سخت و حتی وضعیت جنگی، از جان و مال ملت ایران حفاظت کند.
نکته دیگر که البته گوشزد کردن آن با توجه به شرایط و سیاستهای سیما و صدای رسمی جمهوری اسلامی چندان سودی ندارد، این است که به مردم اخبار دقیق و آمار مشخص از منابع معتبر بدهید. یک ستاد خبری از سوی وزارت راه و سازمان بنادر، با تایید شورای عالی امنیت ملی، اخبار بندرگاه و آمارها و عملکردها و شرایط را مرتب رصد کند و از طریق رسانه فراگیر به اطلاع عموم برساند تا مرجع رسانه های خارجی هم قرار گیرد. چند صدایی و داده های ضد و نقیض در این شرایط سودی ندارد، اما ضررهایش پرشمار است. ضمنا لزومی ندارد دائماً اخبار و فیلم آتش سوزی هاوایی و لس آنجلس برای مردم پخش شود تا بینندگان تصور کنند این چیزها در همه جا اتفاق می افتد، مخصوصاً در ینگه دنیا! مردم ایران دانا و خبیر هستند. لبخندی می زنند و درمی گذرند و اگر خواجه بود می فرمود: صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی...