اعتماد/ مردی که متهم است یک مامور نیروی انتظامی را به قتل رسانده بعد از اینکه در آستانه قصاص قرار گرفت با قبول اعاده دادرسی و حکم دادگاه تبرئه شد.

متهم که مدتی بعد از حادثه بازداشت شده بود در یک مرحله به قتل اعتراف کرد اما بعد قتل را انکار کرد و مدعی شد چنین کاری نکرده است.
پرونده قتل مامور نیروی انتظامی 9 سال قبل به جریان افتاد و فردی که همراه او بود به پلیس گزارش قتل را اعلام کرد. او گفت: ما برای قدم زدن بیرون رفته بودیم. سروان نیروی انتظامی به یک ماشین مشکوک شد و به سمت آن رفت. حدود 500 متر از من فاصله گرفته بود که یک‌دفعه صدای شلیک گلوله را شنیدم و به سمت او دویدم. مردی که نتوانستم صورتش را ببینم سوار ماشین شد و فرار کرد.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات ماموران آغاز شد. دو ماه بعد از حادثه پلیس مردی به نام بهروز را که سابقه‌دار بود شناسایی کرد. بهروز زیر بار اتهام نرفت و گفت مرتکب قتل نشده و با کسی هم درگیری نداشته است.
متهم به پلیس گفت: من موادفروش هستم و برای پسردایی‌ام موادفروشی می‌کردم اما آدم نکشتم.
چند روز بعد زوج جوانی به پلیس مراجعه کردند و مدعی شدند اطلاعات تازه‌ای از قتل مامور پلیس دارند. آنها گفتند: زمان حادثه ما وارد فضای سبز شدیم و جوانی را دیدیم که چیزی در پارک مخفی کرد اما چهره‌اش را ندیدیم.
بررسی دوربین‌های مداربسته راه به جایی نبرد اما این زوج جوان چهره بهروز را از نیمرخ تشخیص دادند و گفتند او بوده که بسته سیاه‌رنگ را جاسازی کرده است.
با این حال بهروز همچنان منکر قتل مامور پلیس بود تا اینکه پیامکی در تلفن همراه او به دست آمد. او در این پیام خطاب به دختر مورد علاقه‌اش نوشته بود، من امروز یکی را کشتم و کشتن تو برایم کار سختی نیست.
این دختر درباره پیام بهروز گفت: من و بهروز با هم اختلاف داشتیم و این حرفش واقعاً من را ترساند. وقتی او را دیدم حال خوبی نداشت.
در نهایت بهروز در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مرد جوان دوباره اتهام را رد کرد اما قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده رأی بر قصاص صادر کردند. رأی صادره به تایید دیوان عالی کشور رسید و پرونده بهروز برای اجرای حکم به دادسرا و شعبه اجرای احکام رفت. 9 سال از این حادثه گذشته بود که وکیل‌مدافع بهروز درخواست اعاده دادرسی کرد. او گفت: موکل من به قصد تهدید دختر جوان ادعای قتل کرده و هیچ‌وقت قتلی مرتکب نشده است. هیچ‌کس او را از نزدیک ندیده و زوجی هم که بهروز را شناسایی کردند از نیمرخ او را شناسایی کردند. ضمن اینکه تلفن همراه او در محل آنتن حادثه نداشته و موکل من نیز مدعی است زمان حادثه در شهرستان بوده است. هرچند در خانه موکلم سلاح کشف شده اما سلاحی نبوده که با آن به مقتول شلیک شده است.

با توجه به جمیع دلایل مطرح‌شده درخواست اعاده دادرسی متهم پذیرفته و پرونده برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. بهروز یک بار دیگر در شعبه 13 محاکمه شد؛ او گفت: من برای ترساندن دوست‌دخترم ادعا کردم که آدم کشته‌ام؛ اما دروغ گفتم. آن زمان هم در شهرستان بودم و اصلاً تهران نبودم. ضمن اینکه یک بار تحت فشار اعتراف کردم و بعد هم اعترافم را پس گرفتم. من مرتکب قتل نشده‌ام.