یک‌شنبه 25 فروردین 1404 - 12:04

کد خبر 868159

شنبه 24 فروردین 1404 - 23:22:00


حلّ یا منحلّ یا تحمّل مساله؟!


اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

سید عطا‌الله مهاجرانی| به نظرم یکی از علت‌ها یا دلایل عقب‌ماندگی شیوه حکمرانی در مشرق زمین به شکل تاریخی و در ایران به نحو ویژه بازی کردن با صورت مساله، دست‌دست کردن، به امروز و فردا انداختن کارها و نهایتا «تحمّل» مساله است و نه «حلّ» آن. همان تعبیری که در روایات ما با عنوان «تسویف» یعنی امروز و فردا کردن از آن سخن گفته شده است. به همین دلیل بین «تآجیل» یعنی به عقب انداختن منطقی و موجّه یک تصمیم برای مدتی معین تا با اندیشه بیشتر تامل و تدبیر بهتری کار سامان یابد؛ با «تسویف» که در واقع تعطیل بدون اندیشه و تدبیر و زمان‌کشی است، تفاوت جدی وجود دارد. نصرت رحمانی سروده است:   «من وقت‌کشی می‌کنم و وقت مرا کشت!» این همان رخوت و رکود و فرو رفتن در مرداب یا گرداب تسویف است. باری به هر جهت امور را گذراندن است. محمد مصطفی (ص) به ابوذر توصیه کرد که از تسویف بگریزد و کار امروز را به فردا نیندازد. هر روزی برای خود هویتی دارد. «یا أبا ذرٍّ إِیّاک و التّسْوِیف بِأمْلِک فإِنّک بِیوْمِک و لسْت بِما بعْدهُ » نکته قابل توجه و تامل در این توصیه این است که ابوذر مسوولیت حکومتی هم نداشته است. یعنی حتی در زندگی شخصی و خانوادگی و اجتماعی او باید کار را دستخوش امروز و فردا نکند. پیداست در امور ملی و حکمروایی این موضوع و این توصیه اعتبار و حساسیتی متفاوت پیدا می‌کند. با نگاهی به شیوه حکمرانی چه قبل از انقلاب و چه پس از آن می‌توان گفت در بر همان پاشنه می‌گردد. مسائل در زمان خود حل نمی‌شوند. 

شاه اگر مسائل کشور و ملت را در زمان خود درست شناخته و به روشنی دیده بود، ضرورت نداشت با صدای لرزان و رنگ پریده و تق و توقّ تپق‌های مکرر بگوید: «ملت عزیز ایران! صدای انقلاب شما را شنیدم!» آن وقتی که چهچهه مستانش بود و به عنوان دست نشانده جام شامپاین در شب کریسمس با جیمی کارتر به هم می‌زد، یاد زمستانش نبود!


مثال‌های مختلف و متعدد و شواهد گوناگونی برای این مدعا می‌توان برشمرد. نمی‌خواهم فهرست مسائل را بازگو کنم ورنه حکایت‌ها بود! به یک نمونه که فعلا دچارش هستیم، اشاره می‌کنم؛ موضوع حجاب یا ابلاغ قانون حجاب و عفاف و شیوه مواجهه با این موضوع. هر کس از زاویه‌ای متناسب با مصالحی یا منافعی سیاسی یا اجتماعی با با انگیزه شریعت‌خواهی با این موضوع روبه‌رو می‌شود. هر کسی که گذرگاه مصلحت یا منفعت سیاسی را تنگ می‌بیند، جریده می‌رود. در این میان پزشکیان با صداقت و مروت و شورای عالی امنیت ملی با خردمندی و موقعیت‌شناسی در برابر ابلاغ لایحه حجاب و عفاف که بار سیاسی- تبلیغاتی ویژه‌ای داشت، ایستادند و پروژه ماجراجویان را متوقف کردند. این رویکرد با جمع کردن ماجرای تحصن در برابر مجلس شمایل جدی‌تری یافت. تصمیم درست همین بوده و هست!


 پیش از این هم درباره حجاب اجباری که به نظرم نمی‌تواند توجیه شرعی و عقلانی و عرفی و اجتماعی داشته باشد، نوشته‌ام. در یک کلام چنانکه ما در اسلام نماز و روزه و حج و زکات و جهاد اجباری نداریم، حجاب از هیچ کدام از این احکام اهمیت بیشتری ندارد. اصلا ما در اسلام ایمان به خداوند متعال از سر اکراه و توحید اجباری هم نداریم چه رسد به اینکه بانوی محترمی در دفاع از ابلاغ قانون حجاب به افسر نیروی انتظامی که آیتی از خردمندی و شکیبایی بود، بگوید: «من همین امشب خودم را برای این قانون می‌کشم!» آن خانم محترم برای اینکه کسی نماز نمی‌خواند هم نباید خودش را بکشد.اکراه و اجبار در دین وجود ندارد. منتها باید این موضوع را حل کرد نه تحمل! و نه منحلّ! به نظر می‌رسد نشست سران قوا و نشست‌های شورای عالی امنیت ملی برای همین امور است. پرهیز از تسویف! باور کنیم که در مسابقه توسعه در موقعیت مناسبی نیستیم. وقت را تلف نکنیم. در زنجیره مجامله تعارفات مرسوم آزارنده تصمیم‌گیری را قربانی نکنیم. تصمیم‌گیری روشن و بهنگام نشانه توانایی و سامان نظام حکمرانی و تسویف نشانه ضعف مفرط ویرانگر است.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط