سه‌شنبه 03 مهر 1403 - 00:56

کد خبر 147041

پنج‌شنبه 12 مرداد 1402 - 12:00:00


شاعرانه/ وفا همین که به یادت هنوز هستم و هستم


آخرین خبر/ اگر چه آینه دل چو جام لعل شکستم
ز خون دیده به هر قطره نقش روی تو بستم
از آشیان ندامت، چو مرغ آه پریدم
بر آستان ملامت چو گرد راه نشستم
 
که را شناسم اگر زین سپس تو را نشناسم؟
که را پرستم اگر بعد از این تو را نپرستم؟
نهان به سایه اندوهم آن چنان که ندانی
شب است یا که ندامت فراق یا که منستم
 
به دوش ناز، نگاهت چو تکیه کرد همان دم
امید عافیت از دور روزگار گسستم
هنوز نقش وجود مرا به پرده هستی
نبسته بود زمانه که دل به مهر تو بستم
 
خیال گردش چشم تو بود در سر و مردم
در این خیال که من سرخوشم ز باده و مستم
شب فراق مرا بود ره به دامن محشر

اگر که دامن آه سحر نبود به دستم
 
گهی شدم همه تاب و به سنبل تو چمیدم
گهی شدم همه خواب و به نرگس تو نشستم
ز من مجوی نشان وفا، وگر که بجویی
وفا همین که به یادت هنوز هستم و هستم

مهرداد اوستا



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط