پنج‌شنبه 29 شهریور 1403 - 19:57

کد خبر 51694

چهارشنبه 20 اردیبهشت 1402 - 13:40:00


کدام لاریجانی؟


صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشارش در آخرین خبر به معنای تایید آن نیست

روز دوشنبه 18 اردیبهشت، خبرگزاری تسنیم اعلام کرد که علی لاریجانی قرار است با ارائه لیستی در انتخابات مجلس دوازدهم شرکت کند. تسنیم در خبر خود همچنین تصریح داشت که «چند تن از نزدیکان علی لاریجانی» حضور او در انتخابات را تأیید کرده‌اند. شامگاه همان روز، دفتر علی لاریجانی سریعا طی اطلاعیه‌ای، هرگونه حضور رئیس پیشین مجلس در انتخابات فرارو را تکذیب کرد. اطلاعیه علی لاریجانی با تفاسیر مختلفی از سوی نیروهای مختلف سیاسی روبه‌رو شد. فرزند مرحوم میرزاهاشم آملی را باید چگونه نگریست و جای او در سیاست ایران کجاست. آیا علی لاریجانی مانند آنچه اطلاعیه‌اش نشان می‌دهد، نسبت به انتخابات مجلس، مستغنی است یا باید وجیزه او را نوعی نشانه از برای آمدن دانست.


علی لاریجانی روز 18 اردیبهشت و تنها ساعاتی پس از خبر ادعایی تسنیم مبنی بر حضورش در انتخابات مجلس دوازدهم (در قالب ارائه لیست) طی اطلاعیه‌ای کوتاه نوشت: «خبر اختصاصی خبرگزاری وسیع تسنیم درباره ارائه لیست در انتخابات، مصداق گزاره خسن و خسین هر سه خواهران مغاویه هستند، می‌باشد. نه بحثی درباره حرکت انتخاباتی در میان است، نه ارائه لیست سراسری و نه رایزنی با دیگران صورت پذیرفته، لذا بدین وسیله از جریان خالص‌سازی رفع نگرانی می‌شود و بعید است به این روش‌های برادران بتوان رقابت تصنعی ایجاد کرد. ملک را چاره‌ای دیگر نیاز است.» در این اطلاعیه کوتاه، معانی مختلف سیاسی مستتر بود.
بسیاری سرعت پاسخگویی لاریجانی به خبر ادعایی را دلیلی برای آماده‌ بودن رئیس پیشین مجلس جهت حضور در انتخابات اسفند 1402 ارزیابی کردند. این برای اولین‌بار بود که علی لاریجانی نسبت به شائبه حضورش در انتخابات مجلس، شخصا ورود می‌کرد و واکنش نشان می‌داد. پیش‌تر بارها گمانه‌زنی‌هایی دال بر احتمال حضور او و یارانش در انتخابات اسفند مطرح شده بود اما هر بار، صرفا چهره‌های سیاسی نزدیک به لاریجانی، گمانه‌ها را رد می‌کردند. بنابراین می‌توان در گزاره‌ای پیش‌گویانه، اطلاعیه لاریجانی را به نوعی آغاز دور جدیدی از تحرکات او و یارانش برای انتخابات 1402 و حتی انتخابات ریاست‌جمهوری 1404 دانست. حال باید این سوال را طرح کرد که لاریجانی برای سازوبرگ بخشیدن به کمپین انتخاباتی خود، روی چه نیروها و اردوگاه‌های سیاسی حساب باز کرده است.

بدنه اصلاح‌طلبان، آماده برای پیوستن به لاریجانی؟ 
لاریجانی پس از عدم احراز صلاحیتش در انتخابات 1400، از نگاه بخشی از نیروهای منتقد و معترض به ویژه اصلاح‌طلبان، تبدیل به فردی مظلوم گشت که حقش ادا نشده است که در آینده می‌تواند دست و دل بسیاری از اصلاح‌طلبان را برای قرابت به رئیس پیشین مجلس و حمایت رسمی از او در انتخابات پیش‌رو مشخصا مجلس دوازدهم، سست و لرزان کند. برخی از اصلاح‌طلبانی که در شش و بش دوم خرداد و دولت اصلاحات، لاریجانی را به‌مثابه یکی از اصلی‌ترین نیروهای محافظه‌کار و ضد جریان روشنفکری می‌دانستند، اکنون میان خود و لاریجانی، ذاتی هم‌بسته و هم‌پیمان قائل‌اند و به تعبیری، لاریجانی را نیز مانند جریان اصلاحات، رنجور و مهجور به شمار می‌آورند. از آن سو لاریجانی نیز در پس و پشت ذهنش، چندان بدش نمی‌آید که برای به دست‌آوردن دل بخشی از بدنه اصلاح‌طلبان، خود را به تعابیر و تحلیل‌های سیاسی ایشان نزدیک سازد. اصلاح‌طلبان در تحلیل برآمدن مجلس یازدهم و ریاست‌جمهوری سیزدهم، مکررا از عبارت «یکدست‌سازی حاکمیت» سود می‌جویند. به نظر ایشان، جریان مقابل برای به در کردن مخالفان خود و سوارشدن مطمئن بر اریکه قدرت، دست به یکدست‌سازی نیروها در دو قوه مجریه و مقننه زد و در آینده نیز چنین خواهد کرد. بر همین اساس، شاید بتوان از عبارت «جریان خالص‌سازی» در اطلاعیه مزبور، نوعی قرابت و هم‌پوشانی میان تحلیل جریان اصلاحات و درک لاریجانی از وضعیت موجود را برداشت کرد. نیروهای اصلاح‌طلبی نیز دقیقا دست روی بخش خالص‌سازیِ اطلاعیه لاریجانی نهادند و آن را بزرگ کردند. برای نمونه، عباس عبدی نوشت: «این توضیح علی لاریجانی نشان می‌دهد که عبور از مشارکت انتخاباتی خیلی فراتر از چیزی است که نواصول‌گرایان تصور می‌کنند. خالص‌سازی که آرزوی‌شان بود، اکنون به پاشنه‌آشیل آنان تبدیل شده است.». عبدالله رمضان‌زاده نیز در صفحه توئیتر خود در اقدامی معنادار، عبارت «ملک را چاره‌ای دیگر نیاز است» را بازنشر کرد.

کدام خالص‌سازی؟ لاریجانی کجا ایستاده است 
اما لاریجانی که همواره سعی داشته میان خود و جریان اصلاحات، فاصله برقرار سازد و با وجود مشابهت در تاکتیک، مستمرا از راهبرد آنان (عرفی‌سازی حاکمیت و سکولاریسم) تبری جوید، در اطلاعیه اخیر خود نیز از عبارت «یکدست‌سازی حاکمیت» بهره نجست و «خالص‌سازی» را به طوری معنادار جایگزین آن کرد. در ریشه‌یابی عبارت خالص‌سازی، به بیانات رهبر انقلاب می‌رسیم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مردادماه سال 1389 در دیدار دانشجویی با انتقاد از روش خالص‌سازی برخی نیروها فرمودند: «اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه‌ چند هزار نفری که کار خالص‌سازی خیلی آسان‌تر بود، از یک جامعه‌ هفتاد میلیونی کشور ما می‌خواست خالص‌سازی کند، چه کار می‌کرد؟ چی برایش می‌ماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید می‌رفت. آن که یک تشری شنفته، باید می‌رفت. آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه‌ مرخصی بگیرد، اجازه‌ مرخصی گرفته، باید می‌رفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید می‌رفت. خوب کسی نمی‌ماند. امروز هم همین جور است. این‌جوری نیست که شما بیائید افراد ضعاف‌الایمان را از دائره خارج کنید، به بهانه‌ اینکه می‌خواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هر چه می‌توانید، دایره خلصین را توسعه بدهید. کاری کنید که افراد خالصی که می‌توانند جامعه‌ شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند. این خوب است.»
با این پیشینه تاریخی و کاربست لفظ خالص‌سازی توسط لاریجانی، می‌توان دو استنتاج داشت. اول اینکه علی لاریجانی برخلاف اصلاح‌طلبان که قائل به تکثر، تلون و تشتت فکری در جامعه هستند، مخالف ایده خالص‌سازی مطابق فهم اصلاح طلبان نیست. 
و به همین منظور از این عبارت که مورد اشاره رهبری قرار گرفته استفاده کرده است.


دوم اینکه باور لاریجانی به خالص‌سازی، به معنی حمله او به بخش‌های رادیکال اصولگرایان است بلکه او برای خالص‌سازی، ایده «جذب حداکثری» را دنبال می‌کند. با این دو تحلیل می‌توان یک نتیجه نهایی گرفت و آن این‌که لاریجانی در میانه دو نحله فکری اصلاح‌طلبی و اصولگرایی رادیکال (خاصه قرائت جبهه پایداری ) قرار  و قصد دارد با آغاز به کار کمپین انتخاباتی‌اش، در جایگاه محافظه کار جدید یا راست میانه قرار گیرد. در عین حال، علی لاریجانی با به کار بردن عبارت خالص‌سازی و اینکه «ملک را چاره‌ای دیگر نیاز است»، یک پیام ضمنی برای نیروهایی (مشخصا اصلاح‌طلبان) داشت که راهبردشان با لاریجانی متفاوت اما تاکتیک‌های‌شان برابر است، مبنی بر اینکه شاید بشود لیست‌های مجلس آینده را نزدیک به یکدیگر تدارک دید. 

چالش بزرگ
با این حال بعید به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان رادیکالی همچون تاج‌زاده، میردامادی، فائزه هاشمی و... تمایلی به شراکت سیاسی با علی لاریجانی (هر چند موقت) داشته باشند که این شاید بزرگ ترین مشکل و چالش لاریجانی باشد. در این بین و با توجه به فعال‌شدن جلسات انتخاباتی حسن روحانی از پیش از شروع سال جدید، این سوال مطرح است که نسبت میان لاریجانی و روحانی در انتخابات آینده چگونه خواهد بود؟ با توجه به جایگاه اجتماعی متزلزل روحانی و طرح ایده‌های شاذ از سوی او نظیر رفراندوم که واکنش‌های رسمی را برانگیخت، شاید بهترین مسیر برای لاریجانی، دوری از روحانی و تقویت راست‌ میانه، فارغ از رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم باشد که البته حرکت به سمت آن چندان ساده نیست. سیاست ورزی آینده لاریجانی در پاسخ به این سوال ها و انتخاب مسیر او برمی گردد. او به سمت راست خواهد آمد تا شبیه اوایل دهه 80 بخشی از این جناح شود؟ به ائتلاف با اصلاحات می اندیشد یا ائتلاف با روحانی را مانند سال های 92 تا 1400 تکرار می کند؟ 
 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط